۱۹ فروردین ۱۳۹۳

یکی از محصولات 35 سال شعار انقلاب فرهنگی و مبارزه با مفاسد و تحمیل حجاب و یورش به خانه های مردم برای پائین کشیدن ماهواره و بردن جوان ها از مهمانی ها به پایگاه های نظامی و دهها و دهها اقدام بی نتیجه دیگر، گزارشی است که خبرگزاری رویترز درباره مصرف الکل درایران منتشر کرده است.
بموجب این گزارش، در چند سال اخیر، درکشوری که سابقه تولید شراب در آن به 7 هزار سال پیش باز می گردد، "تکیلا" مشروب لوکس در مهمانی ها و الکل پارتی هاست.
البته مارک‌های معروف مشروبات الکلی نیز که بصورت قاچاق وارد ایران می شود نیز به آسانی پیدا می شود. درحالیکه همه مرزهای ایران و بویژه مرزهای غربی ایران در کنترل سپاه پاسداران است، قاچاق مشروبات الکلی که به راحتی از زیر نگاه مرزبانان و ماموران گمرک رد می شود هر سال بالغ بر ۱۲ میلیارد دلار درآمد دارد.
سپاه درباره این ارقام و ورود مشروبات الکلی به ایران به سکوت ادامه میدهد.
بیشتر مشروبات الکلی از ترکیه و کردستان عراق وارد ایران می‌شود و البته ودکا نیز از روسیه و گرجستان.
علاوه بر مصرف تفریحی مشروب در ایران، این کشور اکنون با صدها هزار معتاد به الکل روبروست و به همین دلیل سال گذشته در تهران اولین کلینیک ترک اعتیار الکل در کنار مراکز ترک اعتیاد به مواد مخدر سبز شده است.

۲ نظر:

ناشناس گفت...



بیسوادها
در ج. اسلامی
(نقل از فرارو)
فردوسی می گوید:
زیان کسان از پی سود خویش
بجویند و دین اندر آرند پیش

روحاني به دانشگاهیان گفت ميدان را به بيسوادها ندهيد!
بي سوادها فرياد برآوردند كه چرا توهين مي كني!
»بی سوادی» فقط ناتوانی در خواندن و نوشتن نیست، بی سوادی فقط این نیست که «ان. پی. تی» را «ام. پی. تی» بنویسیم.
امروزه در عرصه سیاست بی سوادی، ناتوانی در درک معادلات پیچیده اقتصادی و سیاسی حاکم بر جهان است. بی سوادی ندیدن آمار فساد و جرم و جنایت و تورم و بیکاری و فقر در داخل کشور است. بی سواد کسی است که رشد اقتصادی منفی 6 درصد را نمی بیند، بیسواد کسی است که نرخ 35 درصدی بیکاری (در برخی استانهای محروم 50 درصد) را نمی بیند، بی سواد کسی است که نمی بیند تنها در سال 92 و آن هم تنها در شهر تهران 2700 نفر به علت آلودگی هوا جان باخته اند، آلودگی ای که مهمترین علت آن مصرف بنزین بی کیفیت و غیراستاندارد است. (بنگرید به سخنان رییس کمیسیون سلامت شورای شهر تهران در تاریخ 7 آذر 92)
بی سواد کسی است که نمی داند راه‌ افتادن سونامی سرطان (با رشد حیرت انگیز 181 درصدی در سال 91) نتیجه مصرف بنزین غیراستاندارد بعنوان سوخت است. (بنگرید به سخنان اخیر موید حسینی سخنگوی فراکسیون محیط‌‌زیست و توسعه پایدار مجلس در گفتگو با روزنامه شرق)
بی سواد کسی است که زندگی 45 درصد مردم ایران در زیر خط فقر (آن هم با آمارهای سال 1391) را مخالف «عزت» نمی داند اما مذاکره با امریکا و پنج بعلاوه یک را مخالف عزت کشور می داند.
بی سواد کسی است که نرخ50 درصدی «شاخص فلاکت» زندگی مردم برایش اهمیت ندارد اما کراوات بستن یک استاد دانشگاه در سوئیس را مغایر آرمان های انقلاب می داند، بی سواد کسی است که توافق ژنو را «ژنوچای» (مترادف ترکمنچای) و مغایر با ارزش های اسلامی می داند اما کاهش سن فحشا به 13 سال و قاچاق دختران ایرانی برای تن فروشی در دبی را مغایر با ارزش های اسلامی نمی داند.
بی سواد کسی است که با ذره بین بدنبال برجسته کردن معضلات اجتماعی کشورهای اروپایی و امریکا است اما مرگ سالانه 200 هزار تن از شهروندان کشور خود را به دلیل اعتیاد و عوارض سوء آن نمی بیند! (بنگرید به سخنان بابک دین پرست «معاون کاهش تقاضا و مشارکت های مردمی ستاد مبارزه با مواد مخدر»)
بی سواد کسی است که کسب رتبه سوم از حیث داشتن تورم اقتصادی در میان 161 کشور جهان و کسب رتبه 144 از میان 177 کشور جهان از حیث «فساد اداری» او را شرمنده نمی کند اما از انگلیسی صحبت کردن وزیر امور خارجه خشمگین و شرمسار است.

ناشناس گفت...

یک حماسه دیگر خامنه ای؛ فاجعه و فلاکت در بخش بهداشت

از هنگامی که محمود احمدی نژاد با حمایت ولی فقیه و بسیاری از منقدان امروزی اش طرح حذف یارانه ها را تحت عنوان «هدفمند کردن یارانه ها» اجرا کرد تا امروز که حسن روحانی مصمم است مرحله دوم حذف یارانه ها را اجرا کند، زندگی اکثریت مردم روز به روز تباه تر و قدرت خرید آنان چندین برابر کاهش پیدا کرده است.

امروز ارزش واقعی پولی که در ابتدا به مردم پرداخت می شد، به کمتر از یک چهارم کاهش پیدا کرده است و این در حالی است که قیمت همه کالاها چندین برابر شده است.

روزنامه شرق در شماره روز دوشنبه 25 فروردین خبر از تصمیم حکومت برای افزایش ویزیت پزشکان در بخش دولتی می دهد. بر اساس خبر این روزنامه، دولت بی تدبیر و ضدامید روحانی و سازمان نظام پزشکی تصمیم دارند تا «ویزیت پزشکان در بخش دولتی»را 50 تا 60 درصد افزایش دهند.

روزنامه شرق می نویسد:«به نظر می رسد مسئولان وزارت بهداشت، وزارت رفاه و سازمان نظام پزشکی با توجه به تورم 49 درصدی بهداشت و درمان سعی دارند تا تعرفه های درمانی در سال 1393 را با توجه به این میزان از تورم تعیین کنند. اقدامی که می تواند منافع بیمارستانهای دولتی، پزشکان و سازمانهای بیمه گر را تامین کند، اما می تواند به مردم مراجعه کننده به مراکز درمانی شرایط سختی را تحمیل کند.»

شرایط سختی که این روزنامه به آن اشاره می کند، شرایط فاجعه باری است که مردم با آن دست به گریبان هستند. وقتی تعرفه پزشکان دولتی این چنین افزایش یابد، بدیهی است که بیمارستانها و پزشکان خصوصی تعرفه ها را چندین برابر خواهند کرد و این در حالی است که حقوق پایه کارگران و مزدبگیران به کمتر از یک سوم خط فقر کاهش پیدا کرده است.

بدین ترتیب سال 93 برای مردم ایران در حوزه بهداشت و درمان نیز سال فلاکت و فاجعه خواهد بود.