۱۱ خرداد ۱۳۹۴

*< اشکال اینجاست که در بازار آشفته ای که" حضرات " به نام جامعه ی اسلامی سر هم کرده اند ، به کار گیری " ادبیات محترمانه " و معرف فرهنگ ایرانی، نمیتواند و نباید ، وجود داشته باشد. که اگر غیر ازاین بود ، کار شعار دادن ها به اینجا نمی کشید و این چنین جلف و سبک و زشت و مسخره نمیشد.>.


تیم ملی والیبال آمریکا را " سرویس " کردیم !!.
هر وقت بازیکنان دو تیم والیبال ایران و آمریکا برای زدن سرویس پشت خط قرار می گرفتند ذهن ناخواسته به مشهد می رفت و یاد پلاکاردی می افتاد که چند خانم < ناچار >  در تجمع دلواپسان!! به دست گرفته بودند: «ما دندانپزشکان، دهان آمریکا را سرویس می کنیم »!
عصرایران؛  - تیم ملی والیبال ایران در بازی تکراری مقابل آمریکا 3-1 شکست خورد. در بعضی برنامه های ورزشی بعد از شکست در بازی نخست، به جای آمریکا از «ایالات متحده» نام برده شده!!- شاید برای اینکه فکر نکنیم مقابل آمریکا شکست خورده ایم!.
در هر دو حال تفاوتی نمی کند، در یک مسابقه ورزشی یکی از طرفین پیروز می شود و طرف دیگر شکست می خورد. پیش از این هم در مسابقات ورزشی پرچم ایران بالاتر از آمریکا نشسته است.
والیبال البته فقط والیبال است اما چه کنیم که هر وقت بازیکنان دو تیم والیبال ایران و آمریکا برای زدن سرویس پشت خط قرار می گرفتند ذهن به مشهد می رفت و یاد پلاکاردی می افتاد که چند خانم در تجمع دلواپسان دست شان گرفته بودند با این متن: «ما دندانپزشکان، دهان آمریکا را سرویس می کنیم »!

این شعار در کنار پلاکارد نوشته هایی مانند « آمریکا برو ببینیم با!» و چند شعار دیگر در این هفته بیش از هر عکس دیگری دیده شد و در شبکه های اجتماعی همرسانی. اینکه خرده بگیریم چقدر در یک تجمع اعتراضی استفاده از چنین ادبیاتی درست است یا نه قطعاً موافقان و مخالفانی دارند.
آنها که فرمان دارند این کار را بکنند می گویند:«در دعوا حلوا خیرات نمی کنند و برو کنار باد بیاد!» و مخالفان هم گله می کنند در سرزمینی که بیش از هر چیزی شعر و ادبیات وجود دارد مگر نمی توان با ادبیات محترمانه تری شعار داد و مخالفت کرد و اصولاً کار دندانپزشک مگر جز سرویس – به معنای مرتب کردن- دندان است؟!


*< اشکال اینجاست که در بازار آشفته ای که" حضرات " به نام جامعه ی اسلامی سر هم کرده اند ، به کار گیری " ادبیات محترمانه " و معرف فرهنگ ایرانی، نمیتواند و نباید ، وجود داشته باشد. که اگر غیر ازاین بود ، کار شعار دادن ها به اینجا نمی کشید و این چنین جلف و سبک و زشت و مسخره نمیشد.>.
_________________________________________________________________________________

۲ نظر:

ناشناس گفت...

" امام جمعه مشهد
نباید عمامه اش را بالاتر بگذارد؟





روزنامه گاردین چاپ انگلستان گزارش مشروحی از مشهد و بورس صیغه منتشر کرده که شاید بخش هائی از آن اغراق آمیز جلوه کند، اما مجموعه آن با اطلاعاتی همخوانی دارد که حتی در همایش های بحران اجتماعی در ایران نیز به آنها اشاره می شود. از جمله درباره صیغه، بچه های بی شناسنامه، بچه هائی که خرید و فروش می شوند، زنانی که برای نان شب تن خود را حراج می کنند.

گاردین در بخشی از گزارش خود اشاره به زائرانی می کند که ازعراق به ایران آمده و خود را به مشهد می رسانند. می نویسد: در میان دهها هزار زائر عراقی که خود را برای زیارت به مشهد می رسانند، هزاران تنی هستند که نه به قصد زیارت که به قصد صیغه و کام جوئی در ازدواج های موقت با اشتیاق خود را به مشهد می رسانند. شمار زائرانی که از عراق خود را به مشهد می رسانند و در فرودگاه این شهر از هواپیما پیاده می شوند گاه بیش از یکصد هزار تن است. در میان آنها – بقول شاملو "هستند مردانی که مردار زنان را دوست می دارند!"

زنانی که تن خود را به فروش می گذارند و صیغه می شوند در کنار ده ها هتل پنج ستاره در خیابان امام رضا که در قلب شهر مشهد است، به انتظار مشتریان ایستاده اند. با نازل ترین قیمت: از 70 تا 105 دلار!

ناشناس گفت...

امام جمعه موقتی که در خواب است
"جنگ و تحریم ها"
برای مردم نعمت بود و هست!





حجت الاسلام کم سر و صدا و کم آزاری بنام کاظم صدیقی که پس از کنار گذاشتن شدن هاشمی رفسنجانی از نماز جمعه تهران، با حکم رهبر جمهوری اسلامی جانشین او شد و حالا بعنوان امام جمعه موقت هر چند جمعه یکبار نماز تهران را می خواند، رفته بود اصفهان تا بمناسبت 14 خرداد سخنرانی کند. ایشان که معلوم نیست چند سال است در خیابان ها پیداش نشده تا ببیند مردم چه می گویند، در سخنرانی خود، با تاخیر زیاد به مخالفان مذاکرات اتمی پیوست و گفت:
«لغو تحریم ها نه تنها سازنده نیست، بلکه موجب افزایش اسراف و اشرافی‌گری و ورود اجناس و کالاهای لوکس به داخل کشور می‌شود. شکسته شدن تحریم‌های بیرونی و ایجاد تحریم‌های داخلی ذلت بیشتری برای کشور دارد. جنگ برای ما یک نعمت بود و تحریم‌ها نیز یک نعمت برای ما محسوب می‌شود.»
معلوم نیست این چه نعمتی است که رهبر پایش را در یک کفش کرده که همزمان با تفاهم اتمی باید همه آنها لغو شود! و باز مگر در اوج تحریم ها سیل اجناس لوکس را وارد کشور نکردند؟