۱۹ مهر ۱۳۹۲

«سال‌ها در هراس و دلهره بودم که مبادا پدرم من را بی‌چادر در خیابان ببیند. دنباله رو نبودم و به دنبال انتخاب بودم. برای همین هم بارها از مدرسه‌های اسلامی اخراج شدم و هر بار سرکوفت مادر و پدر را به دوش کشیدم.»


فاطمه ۳۰ ساله و ساکن آمریکا است. او در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شده، و پدرش سال‌ها دارای مسوولیت‌های مختلفی در نهادهای مختلف انقلابی بوده است.
 وی تمام دوره تحصیلش را در مدارس اسلامی گذرانده و هم اکنون مشغول کار در آمریکاست.
 وی در جواب سوال من مبنی بر سیر تحول فکری‌اش می‌گوید: «با ورود به دوره دبیرستان یک سوال اساسی مبنی بر حقی که من برای تعریف هویت خودم دارا هستم در من شکل گرفت و این‌که آیا تنها دین موجب تعهد سپاری من به یک هویت است و اگر تنها ملاک ارزیابی هویت دین است پس دوست مسیحی یا بهایی من بی‌هویت است؟ .

در آن سال‌ها من به دنبال تعادلی بین هویت و گم گشتگی بودم و بدون آن‌که جرات سخن گفتن درباره چون و چراهای ذهنی خود با خانواده یا معلم‌های مدرسه داشته باشم به دقت به انسان‌ها و رفتارها توجه می‌کردم.»
او ادامه می‌دهد: «سال اول دانشگاه با فشار خانواده‌ام ازدواج کردم و پس از گرفتن لیسانس با همسرم به آمریکا آمدم و در همان ابتدا در تعریف از هویت خودم با او دچار مشکل شدم و طلاق گرفتم. طلاق و برداشتن حجاب من برای خانواده مثل زلزله، ویران‌گر بود. بیشتر در مقابل اطرافیان احساس خجالت می‌کردند، اما امروز آن‌ها تعریف من از خودم را پذیرفته‌اند. پذیرفته‌اند که این فاطمه همان فاطمه قبلی با همان هویت انسانی و خصوصیات رفتاری است و من عجیب‌الخلقه نشده‌ام.»

مارسیا، رفتارشناس، معتقد است که هویت انسانی، مقوله‌ای اجتماعی است.
 همه انسان‌ها به هنگام تولد، فارغ از این‌که در کجای زمین به‌دنیا می‌آیند و یا از چه تعلق قومی و قبیله‌ای برخوردارند، دارای ویژگی‌های یکسان نوع انسانی، در میان انواع موجودات زنده هستند و هیچ‌گونه تفاوت ماهوی با یکدیگر ندارند؛.
 بنابراین، مقوله هویت انسانی که در دوران رشد و تکوین انسان در جامعه شکل می‌گیرد، کاملا اجتماعی و جامعه‌شناسانه است و ربطی به خون و نژاد و رنگ پوست و... ندارد.
 اگر تعریف مارسیا را بپذیریم در واقع اتهام بی‌هویتی در قالب دین و ایدیولوژی، تنها ترفندی است که <خلافت> اسلامی در طول استقرارش در ایران از آن بی شمار منفعت برده، و به بهانه هویت، خط کشی‌های گوناگونی در جامعه و سیاست و فرهنگ ترسیم کرده است.
                                                                                                   بخشی ازیک مقاله : خودنویس

هیچ نظری موجود نیست: