۱۳ آذر ۱۳۹۹

 دبیرکل سازمان ملل: ۴۰ میلیون نفر در جهان قربانی برده‌داری مدرن هستند.

دبیرکل سازمان ملل از کودکان کار به عنوان یک نمونه از قربانیان برده‌دداری مدرن نام برده است.
دبیرکل سازمان ملل می‌گوید نباید تصور کرد که برده‌داری مربوط به دوران گذشته است بلکه در حال حاضر ۴۰ میلیون نفر در جهان قربانی برده‌داری مدرن هستند.
آنتونیو گوترش روز چهارشنبه ۱۲ آذر با انتشار پیامی توئیتری گفت برده‌داری مدرن واقعیتی است که نباید جهان نسبت به آن بی‌تفاوت باشد.
او افزود: بیش از ۴۰ میلیون نفر، شامل ۲۵ میلیون انسانی که وادار به کار اجباری شده‌اند و ۱۵ میلیون نفری که به زور ازدواج کرده‌اند، قربانی برده‌داری معاصر هستند.
دبیرکل سازمان ملل تصریح کرد: ۷۱ درصد قربانیان برده‌داری معاصر زنان و دختران هستند.
آقای گوترش می‌گوید عمده این افراد از طبقه فقیر، مخصوصا اقلیت‌ها و پناهجویان هستند که در میان آن‌ها کودکان کار، بدهکارانی که گرو گرفته شده‌اند، روسپی‌ها و کسانی که قربانی قاچاق انسان هستند، وجود دارند.
وی همچنین از به‌کارگیری کودکان در جنگ‌ها اظهار نگرانی کرد و از جامعه جهانی خواست که برای حمایت از این افراد تلاش کنند.
* .radiofarda

۰۸ آبان ۱۳۹۹

غارت مزرعه خیار توسط مردم رهگذر در جنوب شرقی تهران
مردم در جنوب شرق تهران وارد یک مزرعه خیار شده و محصول آن را قبل از برداشت کامل برای خود جمع«غارت» کردند.
                                  کُلی آدم ریخته تو زمین کشاورز بینوا و شروع کردند به چیدن و«غارت» خیارها
خبرنگار ازشون می پرسه اجازه گرفتین ؟ چرا اومدین تو زمین مردم ؟
میگن دیدیم همه مردم تو زمینن ما هم اومدیم!!.
(تصور میکردین روزی برسد که ایرانی این چنین معرفی شود؟؟)

۲۲ مهر ۱۳۹۹

۰۷ خرداد ۱۳۹۹

قتل ناموسی در ایران«آخوندی»:
 پدر" رومینا "  با داس دخترش را کشت.
پلیس استان گیلان گزارش‌ها درباره قتل ناموسی دختری ۱۴ ساله به دست پدرش در روستایی در این استان را تایید کرده و مقام‌های قضایی بعد از چند روز سکوت از "رسیدگی ویژه!" به این پرونده خبر داده‌اند.
*به گزارش آفتاب ‌نیوز؛ این دختر ۱۴ ساله در سفید سنگان لمیر از بخش حویق تالش به دست پدرش در خواب سر بریده شد. قاتل پس از ارتکاب جرم به قتل دخترش اعتراف کرد و به مراجع قضائی تحویل داده شد.
* قتل رومینا اشرفی 14 ساله که حالا خبر و حاشیه های آن موج بزرگی در فضای مجازی ایجاد کرده و علاوه بر رسانه های فارسی زبان خارجی حتی رسانه های الکن داخلی نیز با احتیاط و سانسور آن را منتشر می کنند نمونه ای از قتل های ناموسی و خشونت نهادینه شده در« حاکمیت رژیم آخوندی » است.
 او میخواسته با پسری که 29 سال دارد ازدواج کند اما پدرش از جمله به این دلیل که خواستگار "سنی" است با این ازدواج مخالفت می کند.
 دختر از خانه می گریزد و به خواهر دوست  خواستگارش پناه می برد. پس از چند روز پدر از محل اختفای او با خبر شده و سرانجام با مراجعه به نهادهای انتظامی دختر را تحویل گرفته و به خانه باز می گرداند و شبانگاه سر او را با داس می برد.
وقتی در « رژیم آخوندی »  برای دختران 9 ساله جشن بلوغ در مدارس می گیرند و هزاران دختر زیر 14 سال به خانه شوهر فرستاده می شوند، ازدواج رومینا با خواستگاری 29 ساله رویداد عجیبی نبود و ریشه مخالفت با این ازدواج ظاهرا و عمدتا باز میگردد به اخلاف مذهبی (شیعه و سنی). دراین میان قوانین اسلامی چنان مناسباتی را حاکم کرده که پدر خود را مالک دختر میداند و قتل فرزند قصاص ندارد! و با چند سال زندان سر و ته قتل را هم می آورند.


 تا اینجا تفاوت مذهبی که « رژیم »  بدان دامن زده، مناسبات دوران بربریت و جاهلیت که در « رژیم آخوندی» تبدیل به قانون شده و نهادینه شدن خشونت در جامعه که حکومت متهم اصلی آنست، سه عامل مهم در قتل رومینا بوده است.

۰۴ خرداد ۱۳۹۹


« وقتی آخوند مدیرباشد و ملا ، مملکت دار.....! »

 طی دو سال گذشته 
«۱۹ میلیون نفر» به جمعیت حاشیه‌نشین ایران « آخوندی »اضافه شده.
یک کارشناس مدیریت بحران شهری می‌گوید در سال ۹۷ حدود ۱۹ میلیون نفر در ایران حاشیه‌نشین بودند اما با وقوع بحران‌های اقتصادی و« به برکت وجود مدیران!! آخوندی »، این جمعیت اکنون به ۳۸ میلیون نفر رسیده است.
محمدرضا محبوب‌فر، عضو انجمن آمایش سرزمین ایران، به «خبرگزاری برنا» گفته است با اینکه حاشیه‌نشینی همیشه در ایران و سایر نقاط جهان وجود داشته اما الگوی حاشیه‌نشینی در ایران«آخوندی» تغییر یافته، بزرگ‌تر شده و به مراکزی جدید گسترش یافته است.
به گفته این کارشناس مدیریت بحران شهری، جمعیت حاشیه‌نشین قبلا در بافت‌های فرسوده شهری ساکن بود اما با افزایش تعداد آنان، اکنون به خطوط مرزی شهرها، بسیاری از مناطق گردشگری و تاریخی، اماکن مذهبی مثل امامزاده‌ها و حتی اطراف و داخل گورستان‌ها کشیده شده است.
محمدرضا محبوب‌فر برآورد کرده است ۲۰ درصد از حاشیه‌نشینان (حدود ۷ میلیون و ششصدهزار تن) در اطراف گورستان‌ها زندگی می‌کنند.
رشد سریع ظرف چهار سال
« مدیران خیلی با کفایت! رژیم آخوندی »  در سال‌های اخیر همواره از افزایش تصاعدی حاشیه‌نشینان خبر داده و نسبت به روند روبه رشد حاشیه‌نشینی ابراز نگرانی! کرده‌اند.
 رحمانی فضلی، وزیرکشور« رژیم آخوندی » ، خرداد ۹۵ جمعیت حاشیه‌نشین‌ها در ایران را ۱۱ میلیون نفر اعلام کرد و چند ماه بعد (دی ۹۵) انوشیروان محسنی بندپی، رئیس سازمان بهزیستی«رژیم»، این تعداد را بین ۱۲ تا ۱۳ میلیون نفر دانست.
عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی!! «رژیم»، شهریور ۹۶ از وجود «۱۹ میلیون بد‌مسکن» خبر داد و گفت علاوه بر آنها، ۱۰ تا ۱۵ میلیون نفر هم در حاشیه شهر‌ها زندگی می‌‌کنند و ۸ میلیون نفر هم «در بافت قدیمی شهر‌ها رها شده‌اند».
فرید براتی سده، معاون سازمان بهزیستی «رژیم آخوندی»، نیز مرداد ۹۷ گفت که ۱۹ میلیون نفر در کشور در سه‌هزار منطقه حاشیه‌نشین زندگی می‌کنند.
جامعه‌شناسان و کارشناسان مدیریت شهری از جمله دلایل حاشیه‌نشینی را مشکلات اقتصادی به ویژه گرانی در بخش مسکن و اجاره‌بها ذکر کرده و می‌گویند این پدیده به گسترش تبعیض و نابرابری اجتماعی می‌انجامد و نرخ ناهنجاری‌های اجتماعی را بالا می‌برد.
«کوره‌نشینی» پس از «گورخوابی»
با وجود آمارهای حاکی از رشد سریع حاشیه‌نشینی، یک نماینده مجلس«آخوندی» گفته است حاشیه‌نشینی با چیزی که مد نظر همه است متفاوت است و «به معنای زاغه‌نشینی نیست!».
ابوالفضل ابوترابی، نماینده مجلس شورای «آخوندی»، به خبرگزاری برنا گفته است همه ۳۸ میلیون نفری که به عنوان حاشیه‌نشین معرفی می‌شوند ساکن حلبی‌آباد یا زاغه‌ها نیستند و به برخی از آنان فقط به دلیل اینکه خارج از محدوده شهر هستند حاشیه‌نشین گفته می‌شود!.
این نماینده مجلس وجود زاغه‌نشینی را هم انکار کرده و گفته است در بدترین حالت «کوره‌نشینی» داریم؛ یعنی «کوره‌های قدیم آجرپزی با یک گچ و سیمان تبدیل به محل زندگی این افراد شده است».
دی‌ماه ۹۵ انتشار گزارشی در روزنامه همشهری درباره «گورخوابی» واکنش‌های بسیاری برانگیخت اما بنابر برخی گزارش‌ها، این پدیده از جمله در اطراف « گورستان بهشت زهرا»در جنوب تهران همچنان ادامه دارد.
* radiofarda

۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۹

قمار امام حسین با خسرو خان مست !.
پخش داستانی با مضمون مذهبی از تلویزیون « آخوندی » ایران درباره قماربازی یک فرد مست با امام سوم شیعیان جنجال‌برانگیز شده است.
برخی از محمود کریمی، مداحی که این روضه را خوانده، برای "توهین به مقدسات"«  ادامه آبرو ریزی ها» انتقاد  و بعضی هم از او دفاع کرده‌اند.
در عین حال عده‌ای هم منتقد برخورد دوگانه مقام‌های « رژیم » در تفسیر مرز توهین به مقدسات و امثال آن هستند.
محمود کریمی چه روضه‌ای خوانده؟.
 کریمی در داستانی که با لحنی غمناک و آهنگین تعریف کرده و از شبکه دوم تلویزیون« رژیم آخوندی » به طور زنده پخش شده، ماجرای شخصی مست و قمارباز را می‌گوید که به واسطه برخوردش با دختر پیامبر اسلام و امام حسین دچار تحول اخلاقی می‌شود.
او این ماجرا را در آرامگاه امام هشتم شیعیان تعریف می‌کرد و به دلیل محدودیت‌های مهار کرونا جمعیتی برای شنیدن صحبت‌هایش حضور نداشت.
 کریمی می‌گوید شخصی، که نامش "خسرو خان" بوده، شب اول محرم با "نوچه‌هایش" در نزدیکی تکیه محل بوده و می‌گوید قبل از شروع شدن برنامه به خانه می‌رود:
"می‌روم خانه و مست می‌شوم به حال خودم می‌رسم.!"
در این قصه خسرو خان در خانه مشروب می‌نوشد و مست می‌شود و تخته‌نرد هم می‌گذارد و از امام حسین می‌خواهد که با او تخته بازی کند.
قمار آنها سر دو گونی برنج بوده و خسرو خان مدام می‌بازد. وقتی گونی‌های برنج را به تکیه محل تحویل می‌دهد به او می‌گویند زنی منتظرش بوده و پس از آن که نیامده برایش پیغام گذاشته: "به او بگویید نذرت قبول است، اما هیچ وقت با بچه من قمار نکن."
در این قصه خسرو خان در سالمندی به شخصی تبدیل می‌شود که "نفسش حق بود و دعا می‌کرد مستجاب می‌شد".
* کریمی پس از انتقادهای فراوان در توضیحاتی که به طور زنده از شبکه دوم تلویزیون « آخوندی » پخش شد درباره منتقدانش گفت: "بعضی خوب متوجه نشدند! و از آنها عذرخواهی می‌کنم، شاید خوب جا نینداختم. بعضی هم خود را به متوجه نشدن زدند."
او گفت منظورش این نبوده که شخص امام حسین با خسرو خان تخته بازی کرده، بلکه خسرو خان "در عالم خودش تصور کرد که در مقابل حضرت نشسته است".
او گفت ماجراهای این چنینی بسیاری در زندگی روزمره مسلمانان رخ می‌دهد.
در توضیحی که  کریمی داد فقط گفته شد که شخصیت داستان در حال مستی دچار توهم شده و او در این باره توضیحی نداد که چه طور مادر امام حسین برای خسرو خان در تکیه پیغام گذاشته است که دیگر با فرزند او قمار بازی نکند.
محمود کریمی کیست؟

 کریمی جزو حلقه مداحانی است که در مناسبت‌های مذهبی و سیاسی در حضور« رهبر رژیم آخوندی » برنامه اجرا می‌کنند و رسانه‌های رسمی و حکومتی « رژیم » ، از جمله رادیووتلویزیون پیوسته قطعات آنها را پخش می‌کنند.
« رهبر رژیم آخوندی »  شخصا بارها مداحان را ستایش کرده است و سالانه با آنها چند دیدار دارد و در مراسمی آنها را به نوحه‌خوانی در حضور خود دعوت می‌کند.
به دستور او از سال ۱۳۸۴ یک موسسه حکومتی برای حمایت از مداحان تشکیل شده که در سال ۱۳۹۶ بیش از هفت میلیارد تومان بودجه داشت.
بسیاری از نهادهای « رژیم آخوندی »  و موسسات عمومی در ایران«آخوندی» هزینه‌هایی در زمینه تبلیغات اسلامی و مداحی دارند و حتی یک دانشگاه مداحی هم « برای آ برو ریزی هرچه بیشتر » تاسیس شده است!.
* کوتاه شده از:b b c
                                        _________________________________________________                        

۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۹

آمار رسمی کرونا در ایران « آخوندی »:
 تعداد کشته ها ۵۶۵۰ و مبتلایان به مرز ۹۰ هزار نفر رسید .
با مرگ ۷۶ نفر در ۲۴ ساعت گذشته بر اثر ابتلا به کرونا، شمار قربانیان این بیماری در ایران « آخوندی »  به ۵۶۵۰ نفر رسید.
در همین مدت، ۱۱۳۴ بیمار دیگر مبتلا به این ویروس نیز در کشور شناسایی شده‌اند.
به گفته سخنگوی وزارت بهداشت « رژیم آخوندی »  که روز شنبه، ششم فروردین«امروز» به طور زنده از شبکه خبر تلویزیون تازه‌ترین آمار مبتلایان و قربانیان کرونا در ایران را ارائه می‌کرد، تعداد کل مبتلایان در ایران«آخوندی» نیز در حال حاضر ۸۹۳۲۸ نفر است.
رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت بهداشت در عین حال از بهبود و ترخیص ۶۸۱۹۳ نفر از بیماران مبتلا به کرونا در ایران خبر داد.
به گفته وی، ۳۰۹۶ نفر از بیماران مبتلا به کووید ۱۹ هم در وضعیت شدید این بیماری  تحت مراقبت قرار دارند.
تاکنون ۴۱۰ هزار و ۷۵ آزمایش تشخیص کرونا در کشور انجام شده و به گفته این مقام رسمی، روند مرگ‌و‌میر ناشی از آن رو به «کاهش» است!.
مقام‌های مسئول در ایران«آخوندی»، آمار ضدونقیضی از میزان کاهش و افزایش شمار مبتلایان به کرونا در کشور ارائه می‌کنند.
در حالی که ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت امروز اعلام کرد که مرگ ناشی از ویروس کرونا در ایران«آخوندی»، نسبت به زمان اوج این بیماری، ۷۰ درصد و موارد بستری نیز «۵۰ درصد کاهش» داشته، محمدمهدی گویا، رئيس مرکز بیماری‌های واگیردار وزارت بهداشت اظهارات دیگری بیان می‌کند.
او گفته که در استان‌های آذربایجان غربی و شرقی،‌ تهران و فارس «شاهد افزایش موارد ابتلا به کرونا هستیم».
محمدحسین قربانی، نماینده وزارت بهداشت در استان گیلان هم از افزایش موارد ابتلا به کرونا در میان خانواده‌ها به علت برقراری مجدد رفت‌و‌آمدهای خانوادگی خبر داده است.
روز جمعه نیز مقام‌های محلی در استان‌های خوزستان و زنجان خبر از افزایش شیوع این بیماری و «نگران‌کننده» بودن وضعیت داده‌ بودند.
رادیو فردا

۱۹ آذر ۱۳۹۸

ازدواج کودکان در برخی نقاط ایران  « آخوندی » چهار برابر شده است.
وزارت ورزش و جوانان درایران «آخوندی» در مورد افزایش چهار برابری کودک همسری هشدار داده و آن را ناشی از افزایش وام ازدواج دانسته است. برای برخورداران از تسهیلات ازدواج محدودیت سنی اعمال نشده و راه برای سواستفاده از کودکان باز گذاشته است.
یک عضوارشد در وزارت ورزش و جوانان«رژیم آخوندی»، در مورد افزایش چهار برابری کودک همسری در ایران هشدار داده است و آن را ناشی از افزایش وام ازدواج می‌داند. این مقام ارشد تسهیلات ازدواج را گامی در جهت افزایش ازدواج در کشور نمی‌داند. این در حالی است که نهاد ارائه کننده تسهیلات ازدواج برای برخورداری از این وام، محدودیت سنی اعمال نکرده و به زعم کارشناسان راه را برای سواستفاده از کودکان باز گذاشته است.
محمدمهدی تندگویان، معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان « رژیم آخوندی » ایران، از افزایش چهاربرابری کودک همسری در ایران در پی افزایش وام ازدواج خبر داده است.
به گفته تندگویان والدین تهی‌دست در مناطق محروم که بعضا از فقر فرهنگی نیز رنج می‌برند، در پی افزایش وام ازدواج فرزندان زیر سن خود را "معامله می‌کنند."
معاون وزارت جوانان و ورزش«آخوندی» روز سه‌شنبه ۱۹ آذر در گفت‌وگویی با ایسنا ناخشنودی خود را از افزایش وام ازدواج و شرایط بازپرداخت آن اعلام کرد و افزود این اقدام نه تنها به افزایش نرخ ازدواج کمکی نکرده، بلکه زمینه رشد آسیب‌های اجتماعی را فراهم کرده است.
تندگویان درمورد سوء استفاده از تسهیلات ازدواج هشدار داد و گفت: «آمارها نشان می‌دهد که بعد از افزایش وام ازدواج، کودک همسری نیز در برخی نقاط به شدت افزایش یافته و حداقل نسبت به سال گذشته [سال ۹۷] این موضوع در برخی نقاط کشور تا چهار برابرافزایش داشته است.»
بر اساس اطلاعات مندرج در سامانه "تسهیلات قرض الحسنه ازدواج" بانک مرکزی «رژیم آخوندی»-اسلامی ایران، به نوعروس و داماد پس از طی مراحل ثبت‌نام، هرکدام ۳۰ میلیون تومان تسهیلات ازدواج پرداخت می‌شود. هر زوج برای بازپرداخت این وام باید ماهیانه حدود یک میلیون و صد هزار تومان قسط پرداخت کند، رقمی که به زعم محمد مهدی تندگویان از توان مالی خیلی از جوانان بیشتر است.
محدودیت سنی برای وام ازدواج 
پرسشی که در این میان مطرح می‌شود این است که آیا قانون برای حمایت از کودکان در مناطق محروم مکانیسمی اندیشیده است و آیا برای برخورداری از تسهیلات قرض الحسنه ازدواج محدودیت سنی اعمال می‌شود؟.
مراجعه به سامانه بانک مرکزی در قسمت "پرسش‌های متداول" نشان می‌دهد هیچ‌گونه محدودیت سنی برای برخورداری از این تسهیلات در نظر گرفته نشده است و در این سامانه صراحتا درج شده است: «در ابتدا زوج و زوجه هر کدام به تنهایی در سامانه ازدواج ثبت نام می‌نمايند و پس از تعيين شعبه و طی مراحل مربوطه تسهيلات ازدواج به ولی يا قيم قانونی وی پرداخت می‌گردد.»
آمارها در ارتباط با کودک همسری چه می‌گویند؟
طیبه سیاوشی، عضو فراکسیون زنان مجلس«آخوندی»، در شهریور ماه امسال با استناد به آمار ثبت احوال گفت در شش ماهه نخست ۱۳۹۷ میزان ازدواج دختران (۱۰ تا ۱۴ سال) حدود ۷ درصد از کل ازدواج‌ها، یعنی ۱۷ هزار و ۴۸۶ مورد بوده‌ است.
بر پایه گزارش دفتر "مطالعات فرهنگی!! مرکز پژوهش‌های مجلس«آخوندی»"، در فاصله سال‌های ۹۱ تا ۹۵ بین ۴/۹ تا ۵/۶ درصد ازدواج‌های دختران، در گروه سنی ۱۰ تا ۱۴ سال بوده است.
 مدیرکل ثبت احوال کهگیلویه و بویراحمد، پیش‌تر از ثبت ۹ مورد ازدواج کمتر از ۱۰ سال در سال ۹۶ در این استان خبر داده بود.
ازآنجایی که بسیاری از از ازدواج‌های زیر سن قانونی در ایران ثبت نمی‌شوند، آمار دقیقی از آنها در دست نیست.
 * کوتاه شده از: D W

۰۹ آذر ۱۳۹۸

« وقتی آخوند مدیر باشد و ملا مملکت دار.....؟! »

آلودگی هوا تهران؛ نمادی از سوءمدیریت !!دولت « آخوندی » و منفعت‌طلبی صنعت.
آلودگی تهران این روزها می تواند به نمادی از وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران«آخوندی» تعبیر شود. نه بخاطر تاثیر آلودگی بر سلامت، روح و روان و زندگی شهروندان بلکه به خاطر ناکاراآمدی مدیریت«آخوند و مدیریت؟!» تصمیم گیران.
ممنوعیت تردد سواری‌های سنگین و تعطیلی مدارس لازمند ولی در بهترین حالت مقطعی هستند تا راه حلی ریشه‌ای.
با اینکه نزدیک به ۲۰ نهاد متولی حل مساله آلودگی هوا هستند اما ناهماهنگی خیره کننده آنها مثل خود آلودگی هوا به یک پدیده مزمن بدل شده است.
کمبود اعتبارات نیز موثر است! هر چند کارشناسان توسعه پایدار در جهان معتقدند اگر دولتها به بهانه رونق تولید و اقتصاد، برای حل آلودگی هوا سرمایه گذاری نکنند، بعدا هزینه آن را به شکلی دیگر خواهند داد.
هزینه انسانی و اقتصادی آلودگی هوا در تهران سالانه دو و نیم میلیارد دلار است. این برآورد سال گذشته سازمان بهداشت جهانی بوده.
دور از ذهن هم نیست. اعلام توقف فعالیت های عمرانی و ساخت و ساز شهرداری تهران در این روزها گواهی است بر نقش آلودگی هوا بر رکود اقتصاد هر چند این تبعات اقتصادی آن بسیار بیشتر از اینهاست.
مشکل اصلی آلودگی هوای تهران خودروهای سنگین فرسوده گازوئیلی و موتورسیکلت های کاربراتوری هستند.
اینها باید از رده خارج شوند و جای خود را خودروهایی تازه و کمتر آلاینده بدهند.
اما اتوبوس های فرسوده تهران از رده خارج نمی شوند و اگر هم بشوند به خاطر این است که دیگر کار نمی‌کنند.
هفته گذشته ۴۰۰ اتوبوس فرسوده از ناوگان اتوبوسرانی ایران«آخوندی» حذف شد ولی بدون جایگزین!.
دولت! برای جایگزینی ۲۵ هزار دستگاه اتوبوس در تهران که نصف آنها فرسوده و آلاینده هستند هیچ کمکی نکرده و شهرداری هم چشم براه کمک های دولت دست روی دست گذشته.
بنابراین ساکنان پایتخت که حالا باید بعد از سهمینه بندی بنزین بجای خودروی شخصی به وسایل حمل و نقل عمومی روی بیاورند ناچار هستند علاوه بر تحمل آلودگی هوا، در ناوگانی کوچک تر و به شکلی متراکم تر رفت و امد کنند.
به غیر از توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی از طریق اضافه کردن خودروهای غیرآلاینده، راه حل دیگر نصب فیلترهای دوده بر روی اتوبوس هائی است که دود سیاه اگزوس آنها مستقیما وارد ریه های شهروندان می شود.
فیلتر دوده می‌تواند تا ۹۰ درصد کربن سیاهی را که از اگزوس اتوبوس ها خارج می شود جذب کنند.
اما در این مورد هم همت جدی نشده. شورای شهر به بهانه اینکه یکی از اعضا آن گفت این فیلترها کارایی ندارند از تصویب پرداخت اعتبارات لازم برای خرید و نصب این فیلترها خودداری کرد!!.

این فیلترها باید از خارج وارد شوند. اما در داخل هم امکان تولید آن هست ولی هیچ سرمایه گذاری به سمت آن نرفته و دولت هم مشوقی به آنها نداده است.
با اینکه بیش از دو سال است که الزام به نصب فیلتر دوده ابلاغ شده اما این قانون مثل خیلی قوانین!! دیگر بر زمین مانده.
به صنعت خودروسازی داخل هم امیدی نیست. آنها سال گذشته از مسئولان درخواست کردند که از الزام به تولید و نصب فیلتر دوده معاف شوند. توجیه آنها این بود که تحریم هستیم!!.
اما همین خودروسازان این روزها سخت در تلاشند تا یک خط تولید سواری های سبک دیزلی نیز راه اندازی کنند!.
منفعت طلبی صنایع داخلی مشکل دیگری بود که باعث شد تلاش برای کاهش موتورسیکلتهای کاربراتوری که عامل ۲۰% آلودگی هوای تهران هستند ناکام بماند.
هر موتورسیلکت کاربراتوی ۱۵ گرم آلودگی در هر کیلومتر ایجاد میکند. یعنی ۷ برابر یک خودروی یورو ۲ است.
هشت میلیون موتورسیکلت کاربراتوری با همین کیفیت در خیابانهای و کوچه پس کوچه های پایتخت جولان می دهند.

دولت! سه سال پیش مصوب کرد که موتورسیکلت های کارابراتوی دیگر ثبت سفارش نشوند.
اما سازندگان و واردکنندگان این موتورسیکلت ها با فشار برای به تعویق انداختن زمان اجرای این مصوبه، کلیه موجودی انبارهای خود را پیش از موعد اجرا وارد بازار کردند!!.

جایگزینی این موتورسیکلت ها به مراتب از توسعه ناوگان حمل و نقل شهری آسان تر است اما مسئولان در همین زمینه هم عاجز بوده اند.
طرح اسقاط موتورسیکلت های کاربراتوری اجرا نشده و بعضی نهادها که این موتورسیکلتها را در اختیار دارند بجای اسقاط برای فروش آنها اقدام کرده اند.
مثلا ستاد اجرایی فرمان امام !! با در اختیار داشتن نیم میلیون موتورسیکلت آلاینده کاربراتوری همچنان به جای تقبل هزینه اسقاط می‌کوشد از طریق فروش آنها پول بیشتری به جیب بزند.
* b b c

۱۴ مهر ۱۳۹۸

«این دولت دارد ذره‌ ذره همه ملت را می‌کشد.»


گزارش از یک محله کارگری تهران ،
« در روزگار مدیریت آخوند و مملکت داری ملا.»
به سراغ محله‌ای رفتم که اجاره خانه در آن بین ۶۵ تا ۹۰ میلیون تومان رهن کامل است. بافت محله کارگری است اما کسبه، کارمندان دولتی، دست فروشان و فروشندگان سیار نیز در این محله سکونت دارند. افرادی که برای خرید به میوه‌فروشی یا سوپر مارکت مراجعه می‌کنند را زیر نظر گرفتم و با تعقیب آنها سعی کردم محل زندگی آنها را ببینم و راهی برای گفت‌وگو با آنان بیابم. این گزارش حاصل این تعقیب است. تصویر نهایی پس از هر پیگری‌، گرسنگی و فلاکت بود.
تغییر و کاهش
یک پیراهن ورزشی، یک کفش کتانی که پشت آن خوابانده شده و یک شلوار مشکی کُردی به تن دارد. موی سر و دستان او خاک آلوده است. با یک نایلون زرد رنگ از سوپر مارکت خارج می‌شود. درون نایلون یک بسته ماکارونی رشته‌ای ۷۰۰گرمی و یک قوطی کوچک رب گوجه فرنگی قرار دارد. قدمهایش آرام است. یا انرژی کافی ندارد و یا عجله‌ای برای رسیدن به خانه ندارد‌، ‌چیزی که در این در آفتاب سوزان ظهر تابستان عادی نیست. سر راه دو عدد پیاز و مقداری نان به خریدهای او اضافه شد.
با او گفت‌وگو کردم و متوجه شدم این مواد غذایی خریداری شده باید شکم هشت کارگر ساختمانی را برای وعده نهار سیر کند. مرا در جمع خود پذیرفتند اما مدتی طول کشید که یخ آنها باز شود و بی‌تعارف صحبت کنند.
− اینکه غذا نیست.
− تا وقتی چیزی باشه که لای نون بگذاریم شکر می‌کنیم.
− یک دانه فلفل دلمه‌ای از خود ماکارونی گران‌تر شده است.
− میوه گیر ما نمی‌آمد حالا سیب‌زمینی هم گران شده.
این کارگران ساختمانی در همان ساختمان نیمه‌کاره که مشغول ساخت آن هستند زندگی می‌کنند. آنها افراد مهاجری هستند که از عهده اجاره خانه بر نمی‌آیند و محل سکونت آنها بسته به محل کار جدید عوض می‌شود.
یکی از آنها می‌گوید که خودش صاحب زمین نبوده و به دلیل خشکسالی و افزایش جمعیت بیکار در روستاها نتوانسته است مانند گذشته بر روی زمین دیگران کارگری کند.
دو نفر از این افراد وضعیت متفاوتی دارند. از آنجا که فاصله بین خانه آنها و محل کارشان بیش از ۳۵ کیلومتر است فقط یکبار در هفته به خانواده خود سر می‌زنند. هر هشت کارگر ساکن در این ساختمان به صورت نوبتی مخارج و مایحتاج زندگی گروه را تامین می‌کنند.
«سوسیس دانه‌ای چند؟ »
شنیدن این سؤال در مغازه‌ها موضوع جدیدی است. در کنار یخچال هر مغازه‌ای که محصولاتی مانند سوسیس می‌فروشد یک چاقو با بند بسته شده است تا مشتری به مقداری که می‌خواهد جدا کرده و روی ترازو قرار دهد. کیلویی چند است تبدیل شده به دانه‌ای چند است؟
مغازه‌دار می‌گوید “هات داگ”، و مشتری بی توجه به او از همان کلمه سوسیس استفاده می‌کند. دانه‌ای دو و دویست، سه و چهارصد، شش و هفتصد؛ قیمت هر مارکی متفاوت است. روکش دو مدل ارزان قیمت شبیه پلاستیک بازیافتی است اما ظاهر سومی بهتر است.
یک عدد هات داگ به قول آقای صاحب مغازه یا یک عدد سوسیس به گفته خانم خریدار قرار است نقش پروتئین یک وعده غذای برای چهار نفر را تامین کند. خانم خریدار می‌گوید «سوسیس‌ را ریز ریز و سرخ می‌کنم؛ آخرش که ماکارونی پخت قاطی می‌کنم.» او می‌گوید که قادر به خرید گوشت یخی و دولتی نیستند.
میوه مثل خارج
هفت عدد پیاز، شش عدد سیب‌زمینی و مقداری آلو که ارزان‌ترین میوه مغازه است خرید یک خانم را تشکل می‌دهد. مایل به گفت‌وگو نیست و برخورد تندی می‌کند.
میوه‌فروش می‌گوید که این خانم و خانواده اش از ساکنان قدیمی این محله هستند. «شوهرش کارگر بود. بعضی وقتها خودش و بعضی وقتها آقایشان برای خرید می‌آمد. دستشان به دهانشان می‌رسید تا اینکه آخر پارسال گفته بودند دیگر نمی‌خواهیم. بنده خدا بیکار شد.»
آقای میوه‌فروش می‌گوید اگر می‌خواهی بدانی در مملکت چه خبر است یا ساعت ۱۰ صبح بیا یا غروب که هوا تاریک می‌شود. از او می‌پرسم در این ساعات چه خبر است؟ پاسخ می‌دهد «بیا خودت می‌بینی.»
حق با میوه‌فروش است. این صحنه‌ها را باید مستقیم مشاهده کرد. در ساعات ابتدایی روز زنان خانه‌دار به میوه‌فروشی مراجعه می‌کنند تا بهترین میوه‌ و سبزیجات را انتخاب کنند. ساعت ۹ صبح از تعداد مشتریان کاسته می‌شود و میوه‌فروشان اقدام به درجه‌بندی میوه‌های باقی مانده می‌کنند. میوه‌های سالم و بدون لک در یک طبقه و میوه‌های دارای لک و زدگی در طبقه دیگر قرار می‌گیرند. مقداری میوه و سبزیجات که کیفیت بسیار پائینی دارند و خریداری پیدا نخواهند کرد در این میان باقی می‌ماند که دور ریخته نمی‌شوند. بیرون مغازه جایی برای آنها تعبیه شده؛ می‌توان آنها را با نصف قیمت یا گاهی بیست درصد قیمت خرید.
هنگامی که هوا رو به تاریکی می‌رود مشتریان دیگری از راه می‌رسند که قادر به پرداخت پول نیستند. آنچه باقی مانده در واقع زباله است و صاحب میوه‌فروشی چاره‌ای جز دور ریختن آنها ندارد. آنها که در شیفت شب می‌آیند اجازه دارند تا باقی‌مانده‌ها را به صورت رایگان به خانه ببرند.
یک شهروند سالخورده که متوجه نگاه کنجکاوم شده است لازم می‌بیند تذکری بدهد. «اینها افراد با آبرو هستند. فکر نکنید گدا هستند. چون نمی‌خواهند دستشان جلو دیگران دراز باشد گوجه و میوه خراب می‌خرند یا از بین آشغالها جمع می‌کنند. چندبار به این آقا گفتم اگر کسی را دیدی که نیاز داشت من پولش را می‌دهم ولی گفت قبول نمی‌کنند. کسی که گدا باشد می‌گوید بیشتر کمک کن ولی این بندگان خدا اینطوری نیستند.»
«این را کم کن»
یکی دیگر از اتفاقاتی که در مغازه‌ها زیاد دیده می‌شود، این است که مشتریان بعد از اطلاع از مبلغ نهایی خرید خود به مغازه‌دار می‌گویند اقلامی را کنار بگذارد تا پولی که باید بپردازند کاهش یابد. این اتفاق بی‌سابقه نیست اما در گذشته به ندرت مشاهده می‌شد. این روزها مشتریان زیادی دیده می‌شوند که در جیب یا کارت بانکی خود مقدار کمی پول دارند و برای پرداخت یک مرتبه خرید نیز با محدودیت مواجه هستند. اقلامی که کم می‌شوند شامل لبنیات، شوینده‌ها، حبوبات، بسته‌های بهداشتی و کالاهای مختلفی هستند که خریدار از خرید آنها منصرف می‌شود.
نوعی دیگر از خرید اینگونه است که به جای وزن کالا مقدار پولی که مشتری می‌تواند پرداخت کند بیان می‌شود. ده هزار تومان پنیر، سه هزار تومان خیار شور، هفت هزار تومان سیب‌زمینی، پنج هزار تومان پیاز و… که جایگزین واحد کیلوگرم و گرم شده‌اند. این نوع خرید در بین کودکان هم رواج یافته است. کودکان تا همین سال گذشته در ازای مبلغ بین هزار تا پنج هزار تومان اندکی قدرت انتخاب داشتند اکنون یک اسکناس دو هزار تومانی را از پشت دخل بالا می‌گیرند و به صاحب مغازه می‌گویند «یه خوراکی بده.» صاحب مغازه نیز بر حسب حوصله و مروت خود چیزی که را انتخاب کرده و به آنان می‌دهد. این مسئله به خصوص در مورد بستنی رایج است زیرا انواع مختلف بستنی از قیمت دو هزار و پانصد تومان به بالا موجود است و فقط دو یا سه نوع بستنی با قیمت زیر هزار و پانصد تومان در مغازه‌ها موجود است. کودکان در هنگام خرید مهارتهای اجتماعی و اقتصادی کسب می‌کنند اما این نوع از خرید آنها را با مقوله انتخاب بیگانه می‌کند.
دست تکان دادن برای میوه‌ها
یک شهروند میانسال می‌گوید: «زنم می‌گوید با این پول نمی‌شود میوه خرید. راست می‌گوید. این تابستان با هندوانه و طالبی گذشت. ارزانتر است. طرف گیلاس و هلو نمی‌شود رفت. دیگر نمی‌شود میوه خرید فقط از پشت شیشه میوه‌فروشی نگاه می‌کنیم که یادمان نرود میوه چه شکلی بود.»
خانمی که دو فرزند دارد با گلایه از میوه‌فروشان می‌گوید: «این میوه‌ها را می‌چینند پشت شیشه و یک لامپ روشن می‌کنند که توی چشم باشد. بچه‌های ما چه گناهی کرده‌اند که اینها را می‌بینند. به خدا بهانه می‌گیرند که چرا برای ما میوه از اینها نمی‌خرید. به بچه بگویم حقوق پدرت یک میلیون و هشتصد است و ما با با ماهی هشتصد هزار تومان باید زندگی کنیم؟ بچه این چیزها را نمی‌فهمد. دو روز پیش جلوی بقیه گفت مامان انبه بخر. گفتم مامان فردا برایت می‌خرم؛ جلوی بقیه زنها گفت دروغگو. خیلی خجالت کشیدم.»
تغییر بسته‌بندی
قیمت‌ها در ایران هنوز تثبیت نشده‌اند. با وجود کاهش قیمت دلار در بازار آزاد افزایش قیمت‌ها در ایران ادامه دارد. از آنجا که جهش‌های ناگهانی قیمت و گرانی مداوم محصولات یک واحد تولیدی از نظر روانی باعث ریزش مشتریان یک برند می‌شود واحدهای تولیدی سیاست جدیدی را در پیش گرفته‌اند. برای جلوگیری از افزایش قیمت‌ها تا جای ممکن با کاهش اندازه، حجم و وزن محصولات تلاش می‌کنند که قیمت‌ها را به صورت موقت ثابت نگه دارند.
کودکان، زنان و فروشندگان کنجکاو اولین کسانی هستند که متوجه این تغییرات می‌شود. کودکان معتقد هستند اندازه خوراکی‌های محبوب آنها کوچک شده است. کودکان معتقد هستند بستنی‌ها کوچک شده، از وزن بسته‌های مواد غذایی کاسته شده است و داخل پاکت‌های چیپس، پفک و تخمه بیشتر با هوا پر می‌شود تا ماده خوراکی. یکی از زنان این محله معتقد است «بسته‌بندی مواد شوینده به شکلی است که نمی‌توان داخل آنرا دید. شاید بعضی‌ها توجه نکنند اما کسانی که با پیمانه از این مواد استفاده می‌کنند فکر می‌کنم متوجه شده باشند که بطری‌ها و بسته‌ها سر خالی هستند.» یکی دیگر از زنان این محله توضیح می‌دهد که «سر خالی نه مثل نوشابه! قسمت گرد بالای بطریها خالی است. بسته‌بندی فرقی نکرده ولی از چیزی که داخل آن است کم شده.»
خانم دیگری برای توضیح این مطلب به بسته‌بندی پودر رختشویی اشاره می‌کند و معتقد است «این تایدها مثل سابق نیست. قبلاً تا زیر جایی که با انگشت باز می‌شود پر بودند اما الان نصفش خالی است.» یکی دیگر از ساکنین محله می‌گوید سالهاست از یک مارک قدیمی ایرانی استفاده می‌کند و در خانه ظرفی دارند که مخصوص پودر رختشویی است. او می‌گوید این ظرف را طوری انتخاب کرده است که با یک بسته پودر رخت‌شویی پر شود اما اکنون همیشه سر آن خالی است.
مغازه‌داران سالخورده با دقتی بیش از مغازه‌داران جوان به این مسئله توجه کرده‌اند. بعضی از مغازه‌داران جنس‌های جدید را با ترازو وزن کرده و با وزن کالاهای خریدهای پیشین خود مقایسه می‌کنند. یکی از مغازه‌داران که از یک ترازوی دو کفه‌ای قدیمی به عنوان تزئین مغازه خود استفاده می‌کند چنین توضیح می‌دهد: «این ترازوهای قدیم کلاه سرشان نمی‌رود. یکی را می‌گذاری اینطرف و یکی را می‌گذاری آن طرف. شما بگو کیک، بگو ماست، بگو حبوبات، هر چیزی را که وزن کنی جنس‌ها سبک شده‌اند. ترازو اشتباه نمی‌کند.»
مغازه‌دار دیگری می‌گوید دستکاری بسته‌بندی اجناس از زمان دولت احمدی‌نژاد شروع شده است. اشاره او به دوره پس از تحریم‌های هسته‌ای ایران است. او معتقد است: «از آخرهای خرداد این کلاهبرداری دوباره راه افتاده است. اینکه به شما می‌گویم چیزی است که با چشم معلوم است وگرنه مثلاً اگر یک شرکت ده گرم از یک جنس صد گرمی کم کند چند میلیارد به نفع شرکت است. کسی متوجه ده گرم نمی‌شود. از آخرهای خرداد جوری دستکاری کرده‌اند که با چشم معلوم است.»
این کم‌فروشی تولید کنندگان با کم‌مصرفی یا عدم مصرف خریداران تکمیل شده است و زمینه را برای سوءتغذیه و گرسنگی مزمن اقشار فرودست ایران فراهم کرده است. معاون استاندار تهران گفته است مصرف گوشت قرمز ۴۰ درصد کاهش یافته است. پیش از این با افزایش قیمت گوشت قرمز بر میزان مصرف گوشت سفید افزوده می‌شد اما قصابان و فروشندگان مرغ و ماهی معتقد هستند فروش همگی آنها کاهش یافته است. فروشندگان مواد پروتئینی میزان خرید مواد پروتئین بعد از نوروز ۱۳۹۸ کاهش یافته و تاکنون به حالت عادی بازنگشته است.
به جز مواد پروتئینی دیگر مواد ارزشمند غذایی هم از سفره ایرانیان کم یا حذف شده است. این مسئله در آینده مشکلات زیادی برای سلامت یک نسل از جامعه ایران به وجود خواهد آورد.
یک مرد ۴۲ ساله می‌گوید: «غذا کمتر می‌خوریم تا به بچه‌‌ها برسد.» او ادامه می‌دهد: «از جیب خودم خبر دارم و می‌دانم با حقوق کارگری نمی‌شود زندگی کرد. به والله چیزی از زنم نمی‌پرسم. غذا کمتر درست می‌کند و اول برای بچه‌ها می‌کشد. من کمتر از قبل غذا می‌خورم و با نان خودم را سیر می‌کنم. بیچاره زنم نمی‌تواند مثل من نان بخورد و همیشه ضعف دارد.»
این کارگر به یک نکته مهم نیز اشاره می‌کند: «یه چیزهایی در خانه بوده که استفاده کردیم و تمام شده. حالا یکی یکی خرج لباس و بقیه چیزها می‌رسد. آن سبزی که پارسال خشک شده امسال بخواهد خشک کند قیمتش سه برابر است. لباسی که دو سال قبل خریده‌ایم صد هزار تومان دیگر در وسع ما نیست دوباره بخریم. اگر بخواهم برای خودمان نفری یک بلوز و شلوار بخرم باید وام بگیرم. هر خرجی که نوبتش بشود بیچاره می‌کند. مدام منتظریم وضع درست بشود ولی بدتر می‌شود.»
زنان این محله می‌گویند که دیگر برای آنها ممکن نیست مانند گذشته به ذخیره‌سازی مواد غذایی بپردازند و این مسئله باعث شده به خریدهای جزئی روی بیاورند. خرید جزئی باعث افزایش مخارج خانواده‌ها است. یکی از خانم‌ها می‌گوید: «این دولت دارد ذره‌ ذره همه ملت را می‌کشد.»

* کوتاه شده از : radiozamaneh

۰۷ مهر ۱۳۹۸

برخی از کاربران توئیتر پیشنهاد کرده‌اند که پس از یافتن سارق منزل این نماینده، خود نماینده هم به دادگاه پاسخ دهد که این میزان پول را از کجا آورده و چرا در منزل از آن‌ها نگهداری می‌کرده است.

«چند صد هزار دلار» از منزل نماینده خوی در مجلس« آخوندی » به سرقت رفت.
گزارش رسانه‌ها در ایران«آخوندی» حاکی است که صدها میلیون تومان پول نقد و چندصد هزار دلار از منزل تقی کبیری، نماینده! خوی در مجلس« آخوندی » ، در منزلش در شهرک غرب تهران به سرقت رفته است که همین موضوع به یک سوژه پرحاشیه در شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده است.
برخی خبرگزاری‌های داخلی این مبلغ را ۴۰۰ میلیون تومان و ۲۰۰ هزار دلار ذکر کرده‌اند اما «یک منبع آگاه» در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا عنوان کرد که مبلغ ربوده شده از خانه این نماینده ۲۰۰ هزار دلار نبوده، بلکه ۲۵۰ هزار یورو بوده است.
در همین حال روزنامه «جوان» نزدیک به سپاه پاسداران این مبلغ را «۲۰۰ هزار دلار» ذکر کرده و نوشته است: «این مبلغ یعنی حدود سه میلیارد تومان وجه نقد و... نگهداری آن در منزل مسکونی جای سؤال دارد».
محمد جواد جمالی، سخنگوی هیات نظارت بر رفتار نمایندگان!، هم در این زمینه گفته است: «دو تا سه میلیارد تومان پول در حد فروش یک آپارتمان ۱۵۰ متری در منطقه دو یا سه تهران است».
خبرگزاری «آناج» به نقل از نادر قاضی‌پور، نماینده ارومیه، نوشته است که نماینده مورد اشاره «سید تقی کبیری نماینده مردم خوی است» ولی «مقدار و حجم مبلغ سرقت شده» که رسانه‌ها منتشر کرده‌اند، درست نیست و «موارد سرقتی بیشتر مربوط به طلاهای موجود در خانه این نماینده است».
در گزارش‌های خبرگزاری‌ها اشاره‌ای به سرقت طلا از خانه این نماینده مجلس نشده است.
در واکنش به این خبر، برخی از کاربران توئیتر پیشنهاد کرده‌اند که پس از یافتن سارق منزل این نماینده، خود نماینده هم به دادگاه پاسخ دهد که این میزان پول را از کجا آورده و چرا در منزل از آن‌ها نگهداری می‌کرده است.
کاربران توئیتر همچنین تصاویری از تلاش این نماینده مجلس برای آتش‌زدن «برجام» در صحن مجلس منتشر و به سوابق او در انتقاد از توافق هسته‌ای و وضعیت دلار اشاره کرده‌اند.
یک موضوع دیگر که مورد توجه کاربران شبکه‌های مجازی قرار گرفته، قانون مربوط به نگهداری ارز در منزل است. بانک مرکزی «رژیم آخوندی» فروردین سال ۱۳۹۶ دستورالعمل نگهداری ارز را برای شهروندان منتشر کرد.
بر اساس این دستورالعمل، نگهداری بیش از ۱۰ هزار یورو در منزل نیازمند کسب مجوز است و کسانی که بیش از این مبلغ در منزل نگهداری می‌کنند، باید ظرف سه ماه پس از ابلاغ این دستورالعمل، نگهداری ارز در منزل را «قانونی کنند».
مشخص نیست نماینده خوی در مجلس«آخوندی» چنین مجوزهایی را کسب کرده است یا نه؟
آقای کبیری که «دکترای تخصصی علوم قرآنی!!» دارد، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس«آخوندی» است و مصاحبه‌های متعددی درباره قیمت ارز و سکه و لزوم همطراز بودن زندگی مسئولان و مردم داشته است!.
کوتاه شده از:radiofarda

۲۲ شهریور ۱۳۹۸

"زکریای رازی"
"زکریای رازی" هم پزشک بود، هم شیمیدان، هم ستاره شناس و هم فیلسوف - اما کشف بزرگ او الکل و جوهر گوگرد یا اسید سولفوریک بود. این کشف به او شهرت جهانی داد.
سنی مذهب بود، دو کتاب علیه ادیان نوشت با نام های "نقض الادیان" و "مخارق الانبیا" که در آنها ثابت کرد که مذاهب موجب اختلاف و جنگ و کشتار بشر میشوند.
« آخوند » های  وقت که آنها هم سنی مذهب بودند او را تکفیر کردند و در 70 سالگی او را مانند گالیله بردند به شکنجه گاه و کتابهایش را آنقدر بر سرش کوبیدند تا ابتدا کور شد و سپس در گذشت.
 او را در محل نامعلومی به خاک سپرده و کتابهایش را سوزاندند. اما با سوزاندن کتابهایش نتوانستند از شهرت جهانی او جلوگیری کنند و اکنون علاوه شهره بودن او به اوصافی که در بالا ذکر شد، شرق شناسان نظرات فلسفی او را جدی ترین چالش با خرافات مذهبی در قرون وسطی میدانند.

                                        

۱۳ مرداد ۱۳۹۸

10 شباهت ایران با برترین جاذبه‌های جهان
وقتی برترین جاذبه‌های جهان درون مرز ایران جا می‌گیرد! .
کشور عزیزمان ایران، به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی که دارد، انواع و اقسام اقلیم‌های مختلف را در خود جا داده است. همین موضوع باعث شده تا پدیده‌های طبیعی مختلفی در اقصی نقاط کشور بوجود بیایند. پدیده‌هایی که علاوه براینکه به خودی خود، بی‌نظیر و خارق‌العاده هستند، بلکه مشابه هریک از آن‌ها در کشورهای مختلف جهان وجود دارد. .

دره خزینه – لرستان و گرند کانیون – آریزونا
دره خزینه یکی از زیباترین و شگفت‌انگیزترین دره‌های استان لرستان است. این دره در اواسط جاده‌ی پل دختر به سمت اندیمشک و در کنار روستایی به همین نام قرار گرفته است. این دره در طول سال‌ها و بر اثر فرسایش بوجود آمده است و گرند کانیون که در آریزونای آمریکا واقع شده، شباهت بسیار عجیبی به آن دارد. گرند کانیون نیز دره‌ای شگفت‌انگیز است که رود کلرادو از میان آن می‌گذرد و دلیل بوجود آمدن آن، درست مثل دره خزینه، بر اثر سال‌ها فرسایش است.
khazineh-grand-canyon.jpg
سواحل بندر تنگ - چابهار و سواحل نامیبیا – جنوب غربی آفریقا
بندر تنگ کنارک چابهار، روستایی در قسمت غربی شهر کنارک است که سواحل شنی بی‌نظیری دارد. در این محل می‌توان تلاقی عجیب و سحرانگیز کویر و دریا با یکدیگر را دید و غرق در حیرت شد. مشابه همین پدیده‌ی عجیب طبیعی در سواحل نامیبیا در جنوب غربی آفریقا وجود دارد که در آنجا نیز کویر و دریا باهم تلاقی پیدا می‌کنند.
bandar-tang-chabahar-namibia-beach.jpg
تنگه شیرز – لرستان و دره پادشاهان - تریتوری استرالیا
تنگه شیرز در لرستان بکر و زیبا قرار دارد. تقریبا هرکسی که اهل طبیعت‌گردی و سفر باشد می‌داند که طبیعت لرستان تا چه اندازه خاص و بکر است. تنگه شیرز نیز به خوبی این ادعا را ثابت می‌کند. این تنگه، دره‌ای به طول 5 کیلومتر است که از روستای گُدار گَه تا کنار رودخانه‌ی سیمره ادامه دارد. این تنگه شباهت عجیبی به همتای خود، دره‌ پادشاهان در تریتوری استرالیا دارد یا بهتر است بگوییم، این دره به تنگه شیرز زیبای ما شبیه است!
shirz-canyon-lorestan-australia.jpg
کوه‌های رنگین کمانی یا آلاداغ‌لار – ماهنشان زنجان و کوه‌های رنگین کمانی ژانگی دانکسیا – چین
آلاداغ‌لار یا کوه‌های رنگین کمانی ماهنشان، یکی از زیباترین جلوه‌های اعجاز طبیعت در کشور عزیزمان هستند. این کوه‌های رنگی و تپه‌های رسی به دلیل وجود حوضچه‌های سرشار از رسوبات آهن در زمان فرآیند کوه زدایی و بالا آمدگی کوه‌ها و تغییر املاح و تثبیت نوع آن‌ها در رنگ رسوبات بوجود آمده‌اند. برادر این کوه‌های رنگین کمانی در چین قرار گرفته است که گویی مثل سیبی هستند که از وسط به دو نیم کرده باشند!
aladaghlar-mountains-zhangye-danxia.jpg
کوه‌های مینیاتوری لوت – کرمان و کوه‌های دره گوبلین – 
ایالت یوتا در آمریکادر پنج کیلومتری غرب نهبندان، کوه‌های عجیبی قرار دارند که فقط در شهرستان‌های چابهار و نهبندان قابل مشاهده هستند و در هیچ نقطه‌ی دیگری از ایران مثل و مانندشان وجود ندارد. البته این کوه‌های عجیب که ناشی از فرسایش سریع در برابر باد و باران هستند، تنها در یک نقطه‌ی دیگر نیز از این کره‌ی خاکی وجود دارند و آن هم در ایالت یوتای آمریکاست!
miniature-mountains-kerman-utah.jpg
سواحل شب‌تابی بندر تنگ و دریا بزرگ – چابهار و سواحل شب‌تابی وادهو –
 مالدیویکی دیگر از پدیده‌های زیستی عجیبی که در چابهار زیبا می‌توان شاهدش بود، ساحل شب‌تابی است. این ساحل که مشابهش در مالدیو وجود دارد، در شب‌ها مثل الماس می‌درخشد. الماس‌هایی آبی که در واقع باکتری‌ها، پلانکتون‌ها و حلزون‌هایی هستند که در این آب زندگی می‌کنند. خارق‌العاده است، اینطور نیست؟
blue-beaches-bandar-tang-maldives.jpg
دریاچه صورتی لیپار – چابهار و دریاچه صورتی گیبسون – استرالیا
دریاچه صورتی لیپار در سرزمین عجایب ایران یا همان چابهار واقع شده است. این دریاچه به دلیل وجود پلانکتون‌ها و وفور مواد آلی و معدنی به رنگ صورتی درآمده است. مشابه آنچه در چابهار وجود دارد در استرالیا نیز قابل مشاهده است. طبیعتی سحرانگیز که تا از نزدیک آن را نبینید، باورش نخواهید کرد.
lipar-pink-lake-gibson-australia.jpg
دودکش جن – زنجان و برایس کانیون – ایالت یوتای آمریکا
هودوها یا دودکش جن و پری در زنجان، به پدیده‌ی طبیعی گفته می‌شود که بر اثر رسوبات آبرفتی بوجود آمده‌اند، گفته می‌شود. این هودوها در واقع کوه‌سرها یا مناره‌های سنگی نازک و بلندی هستند که از زیر یک حوضچه‌ی خشک و بایر سر برآورده‌اند. چنین پدیده‌ی طبیعی درست به همین شکل در ایالت یوتا در آمریکا وجود دارد و به همین دلیل بازدید از دودکش جن زنجان درست مثل بازدید از برایس کانیون خواهد بود، بدون گرفتن ویزا!
hoodoo-in-zanjan-utah.jpg
سواحل صخره‌ای بریس – چابهار و سواحل صخره‌ای بوندا کلیف – استرالیا
سواحل صخره‌ای مرتفع بریس چابهار که بخشی از سواحل مکران محسوب می‌شوند، به قدری زیبا و عظیم هستند که تماشایشان دل از هر بیننده‌ای می‌رباید. در استرالیا نیز، مشابه چنین ساحلی وجود دارد که البته نمی‌توان آن را به زیبایی ساحل بریس دانست.
baris-chabahar-australia.jpg
کوه‌های مریخی – چابهار و کوه‌های مریخی صحرای آتاکاما – شیلی
کوه‌های مریخی چابهار در حدود 40 الی 50 کیلومتری نرسیده به بندر گواتر قرار گرفته‌اند. این کوه‌ها، از منحصربفردترین کوه‌های ایران و جهان به شمار می‌روند که مشابهشان به سختی در دنیا پیدا می‌شود. یکی از بهترین نمونه‌هایی که می‌توان آن را بسیار شبیه به این کوه‌ها دانست، کوه‌های مریخی صحرای آتاکاما واقع در شیلی هستند. این کوه‌ها، روایت‌گر پدیده‌ای خاص هستند که گویی از سیاره‌ی دیگری بر روی کره‌ی زمین قرار گرفته‌اند!
mars-mountains-chabahar-chile.jpg
باهم، به تماشای اعجاز پدیده‌های طبیعی کشورمان نشستیم. امیدواریم که قدر زیبایی‌های طبیعی ایرانمان را بیشتر بدانیم و از آن‌ها بیشتر مراقبت کنیم، چراکه زیستن در چنین اقلیمی، شانسی نیست که نصیب هر کسی بشود، پس بهتر است از این فرصت، بهترین استفاده را بکنیم.
asriran

۰۱ تیر ۱۳۹۸

تفاوت ره ......؟

ماجرایی نادر برای ماموران آتش‌نشانی در شهر دورتموند آلمان.
                                           دردسر عجیب یک سنجاب
 امدادگران نتوانستند به رنج این سنجاب که سرش در دریچه فاصلاب گیر کرده بود، در محل پایان دهند. ماموران آتش‌نشانی مجبور شدند که سنجاب و دریچه فاضلاب را نزد دامپزشک ببرند تا او سنجاب بخت‌برگشته را نجات دهد.

۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۸

                                                                                  عکس روز : 
                                             بفرمایید سمبوسه ملخ هم رسید !.
با توجه به هجوم ملخ‌ها به برخی از شهر‌های جنوبی کشورمان - مردم آن‌ها را به شکل‌ جالبی مصرف می‌کنند؛ ملخ‌پلو و حالا به شکل غذای فست‌فود در بازار فروخته می‌شود...
 با توجه گرانی مرغ و گوشت مردم به سراغ این حشره رفته‌اند.

۲۹ فروردین ۱۳۹۸

* درایران آخوندی:
چگونه حجاب تجویزی به حجاب تحمیلی تبدیل شد؟

حجاب « چادر و روسری سر کردن اجباری » به صورتی خزنده دستور کار متولیان انقلاب اسلامی شد. ابتدا در ارتش و سپس در ادارات دولتی روسری و چادر را الزامی کردند. روح‌الله خمینی در تیر ۱۳۵۹ در یک سخنرانی با انتقاد از دولت بنی‌صدر، ده روز مهلت تعیین کرد تا نشانه‌های "طاغوت" از ادارات زدوده شوند. نخستین بخشنامه در ممنوعیت ورود زنان بی‌حجاب به وزارت‌خانه‌ها، امضای «آخوند»اکبر هاشمی رفسنجانی و مهر شورای انقلاب! را داشت.
* پس از این دستور، «آخوند» علی قدوسی، دادستان کل وقت ابلاغیه داد که حقوق و مزایای زنان کارمند بدون حجاب قطع می‌شود.
 از چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۳۵۹ جلوی حضور زنان و دختران فاقد روسری به اداره‌‌ها را گرفتند. آن زمان مانتو در کار نبود. لباس پوشیده و روسری کفایت می‌کرد. چادر به تدریج به عنوان "حجاب اصلح!" و "ارزشی!" معرفی شد تا آنجا که بسیاری دختران دانشجو برای بازنماندن از تحصیل، تظاهر کردند که چادری‌ هستند.
* در سال ۱۳۶۰ و با اعلام مقررات مربوط به ماه رمضان از سوی نماینده دادستانی، اماکن عمومی موظف شدند تابلویی را در معرض دید قرار دهند که از پذیرش مهمان و مشتری بی‌توجه به ظواهر اسلامی؟! معذورند. اما این اقدام به ماه رمضان محدود نماند. تابلوی کذایی چند دهه است در فروشگاه‌ها، رستوران‌ها یا وسایل نقلیه عمومی خودنمایی می‌کند. تهدید به بستن "اماکن خاطی" دعوتی تلویحی شد از همگان برای همدستی با حجاب اجباری.
* اولین قانون! حجاب، ماده ۱۰۲ قانون تعزیرات در سال ۱۳۶۲ بود که بعدا در سال ۱۳۷۵ به صورت تبصره‌ای به ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی الحاق شد.
 طبق این تبصره زنانی که بدون حجاب شرعی؟! در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به ۱۰ تا ۶۰ روز حبس یا ۵ تا ۵۰هزار تومان جزای نقدی محکوم می‌شوند.
* تاکید روی حجاب شرعی، پاشنه آشیل این تبصره قانونی است. مطابق شرع، حجاب یعنی پوشاندن بدن به غیر از صورت و کفین. رنگی برای آن تعیین نشده و تعریفی از حجاب برتر و بدتر نیز در متون دینی وجود ندارد. 
مبنای اجباری شدن حجاب در ایران«آخوندی»، سیاست و اقتدار ایدئولوژیک است تا آن جا که دامنه جبر را به اقلیت‌های غیرمسلمان، توریست‌ها و دیپلمات‌های خارجی نیز کشانده‌اند. چیزی که حتی در عربستان سعودی هم اعمال نمی‌شود.
* مثلا شرط صدور ویزای ایران برای توریست‌های زن را رعایت حجاب گذاشته‌اند!. ادعا می‌‌شود که پروتکلی دیپلماتیک نیز به امضای ایران و سایر کشورهای جهان رسیده که همه زنان خارجی ولو دیپلمات‌ها و سیاستمداران باید در سفر به ایران حجاب داشته باشند.
* حجاب در اندونزی که بیشترین جمعیت مسلمان در کشورهای اسلامی را دارد، تحمیلی نیست. به تازگی در استان آچه حجاب برای کارمندان و مهمانداران زن الزامی شده اما طبق قوانین سراسری، حجاب مقوله‌ای اختیاری است و بخش بزرگی از زنان اندونزیایی تنها هنگام نماز حجاب دارند. هیچ میهمان خارجی موظف نیست در این کشور روسری سرش کند.
* وقتی که اما بنینو وزیر خارجه وقت ایتالیا در ژانویه ۲۰۱۴ به ایران سفر کرد، هیچیک از روسری‌های مرحمتی مسئول تشریفات فرودگاه را نپذیرفت و گفت اگر مقامات ایرانی به خاطر شراب، پروتکل‌ ضیافت‌های غربی را نقض می‌کنند، او هم حاضر نیست به چنین کاری تن دهد. او مسیر فرودگاه تا هتل را بدون روسری طی کرد اما سرانجام در ملاقات با محمدجواد ظریف، روسری گشادی بر سر گذاشت.
* به موازات حجاب الزامی، آداب معاشرتی التقاطی ابداع کرده‌اند. با زنان دست نمی‌دهند اما دست بر سینه می‌گذارند یا سر خم می‌کنند. تقلیدی از فرهنگ‌های چین، ژاپن و هند. 
عطاءالله مهاجرانی، وزیر ارشاد!! اسبق ایران«آخوندی» نقل می‌کند: «رئیس جمهور هند دیداری یک روزه از تهران داشت. رفتم فرودگاه استقبال. همسر ۷۵ ساله‌اش دید بایست محجبه شود. داخل هواپیما ماند و پیاده نشد.»
* دین رسمی مالزی با ۶۱درصد جمعیت مسلمان، اسلام است. توریست‌ها در انتخاب لباس آزادند؛ البته در اماکن مذهبی و مساجد باید با لباس پوشیده و روسری وارد شوند. بیشتر زنان مالزی محجبه‌اند اما روسری‌ها و مقنعه‌هایی به رنگ‌های شاد به سر می‌کنند و چیزی به نام چادرمشکی نمی‌شناسند. بی‌حجابی زنان مسلمان جرم تلقی نمی‌شود و حجاب امری شخصی و اعتقادی به شمار می‌رود.
* تنها در ایران«آخوندی»، عربستان یا عراق حجاب با رنگ سیاه یا چادر مترادف است. در مصر، مراکش، تونس، فلسطین، اردن، پاکستان، افغانستان و هند، زنان بدن یا موی خودشان را با پارچه‌هایی به رنگ روشن می‌پوشانند. حجاب در ترکیه، کشور همسایه، دوست و برادر ایران، اختیاری است.
* ایران«آخوندی» و عربستان سمبل حکومت‌های دینی هستند اما ریاض دیپلمات‌های زن و یا همسران روسای دولت را به داشتن حجاب ملزم نمی‌کند. 
مارگارت تاچر، نخست وزیر اسبق بریتانیا در سفر به ریاض در دهه ۸۰میلادی، یک ردای دراز به تن داشت که سراپایش را می‌پوشاند، اما ترزا می چنین نکرد. رسانه‌های اصولگرای ایرانی نوشتند که نخست وزیر انگلستان به قوانین عربستان سعودی بی‌احترامی کرد: کاتولیک‌تر از پاپ...
* آنگلا مرکل صدراعظم آلمان هم حاضر نشد در سفر به عربستان سعودی شالی به سر بیندازد و با همان کت و شلوارهای همیشگی به ریاض رفت.
 او در سال‌های گذشته حاضر نشده به خاطر حمایت «رژیم آخوندی» -اسلامی از حزب‌الله لبنان، رژیم اسد و به رسمیت نشناختن اسرائیل، «آخوند» حسن روحانی را برای بازدید از کشورش دعوت کند. این‌که مرکل روزی نیز به تهران برود، دستکم تا وجود پروتکل حجاب اجباری برای زنان خارجی، تصوری محال به نظر می‌رسد.
* در کشورهای مسلمان دیگر، موازین شرعی با درفش و تهدید و خشونت ترویج نمی‌شود. حتی در مصر، مهد جهان اسلام نیز که مردمی بسیار متشرع دارد، حجاب از سوی نهادهای قدرت اجباری نشده و سیاستمداران زن، زنان سیاستمداران و یا گردشگران زن خارجی در سفر به این کشور در انتخاب نوع پوشش آزادند.
* زنان در مسند قدرت در اروپا یا آسیا پرشمارند و ارتباط و سفر امری ناگزیر. در بسیاری تصاویر می‌توان دید که این زنان از پوشیدن روسری و قرار گرفتن در فضایی که آداب آن را نمی‌دانند، معذب و درمانده‌اند. تازه بر سر همین که چه پوشیدند و چه چیزی بر سر داشتند، جنجال می‌شود.
* پروتکل‌های دیپلماتیک ایران « آخوندی » برای حجاب زنان سیاستمدار اکثرا فرمالیته‌اند و بخصوص به خاطر مصلحت‌‌‌های سیاسی در مناسبات با دوستان نزدیک با تسامح انجام می‌شوند.
* بیشتر زنان سوری محجبه هستند اما اسما اسد، همسر دوست و متحد استراتژیک «رژیم آخوندی»- اسلامی، حجاب ندارد. حجاب در سوریه امری اختیاری است؛ در لبنان و اردن نیز اجباری نیست و همسران سعد حریری و ملک عبدالله بدون حجاب هستند. در اوج بحران سوریه، «رژیم آخوندی»- اسلامی به اسد پیشنهاد داده بود که همسر و فرزندانش را به تهران بفرستد. آیا ممکن بود برای اسما اسد در پروتکل رعایت حجاب اجباری استثنا قائل شوند!؟.
D W

۱۳ فروردین ۱۳۹۸

آمریکا سوء مدیریت دولت ایران «آخوندی» را مسئول خسارت‌های سیل دانست.
​​​​​​​وزیر خارجه آمریکا گفته است دولت « آخوندی»- اسلامی به دلیل سوء مدیریت مسئول آسیب‌های حاصل از سیل در ایران است.
 او گفت ایالات متحده از طریق صلیب سرخ جهانی و هلال احمر ایران آماده کمک‌رسانی است.
دولت آمریکا دولت «آخوندی» - اسلامی ایران را به دلیل خسارت‌هایی که بر اثر سیل ویرانگر در ایران به بار آمده و نیز کشته شدن دستکم ۵۰ نفر مقصر خواند.
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا، گفت که "سوء مدیریت" دولت«آخوندی» ایران در برنامه‌ریزی شهری و عدم آمادگی برای وضعیت‌های اضطراری منجر به بروز فاجعه در این کشور شده است. 
او گفت: «رژیم ایران «آخوندی»عوامل خارجی را مقصر اعلام می‌کند در حالی که در حقیقت سوء مدیریت آنهاست که به این فاجعه انجامیده است.»
پمپئو انتقادات محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران«آخوندی» را مبنی بر اینکه تحریم‌های آمریکا در این میان نقشی ایفا کرده‌اند رد کرد.
محمدجواد ظریف، شامگاه دوشنبه اول آوریل (۱۲ فروردین) در توییتر از "تروریسم اقتصادی" نام برده و نوشته بود که تحریم‌های آمریکا مانع از آن بوده که ایران بتواند وسایلی که به شدت به آنها نیاز دارد، از جمله هلیکوپترهای امدادی را، به دست آورد.
پمپئو گفت که آمریکا با قربانیان سیل در ایران ابراز همدردی می‌کند و مایل است در عملیات امداد و کمک به سیل‌زدگان کمک کند. او افزود اما آمریکا مایل است از طریق پشتیبانی از عملیات صلیب سرخ جهانی و هلال احمر کمک کند.
پمپئو همچنین تأکید کرد که « رژیم » ایران«آخوندی» فعالان محیط زیست در این کشور را هدف حمله قرار داده، چون آنها تلاش کرده‌اند کمک کنند تا کشورشان آمادگی مواجهه با چنین فجایعی را داشته باشد.
* D W
                                        « آخوند و مدیریت...؟  **  ملا و مملکت داری ...؟؟ »

۰۸ فروردین ۱۳۹۸

مردم ایران « آخوندی »  به دیدن تصاویر ناراحت‌کننده عادت کرده‌اند.
این عکاس «ایرانی» معتقد است که انتشار و تماشای تصاویر خشن و ناراحت کننده برای مردم ما عادی شده و برای بسیاری از ما تماشای تصاویر بحرانی همانند تماشای تصاویر آلبوم خانوادگی شده است.
ساعد نیک‌ذات در گفت‌وگویی با ایسنا درباره نگاه حرفه‌ای به انتشار تصاویر از وقایع بحرانی همچون وقوع سیل و در پاسخ به این پرسش که چطور می‌توان ضمن رعایت نگاه حرفه‌ای لحظات تلخ را به ثبت رساند، اظهار کرد:
 این موضوع هیچ وقت حل نمی‌شود. چراکه نحوه مدیریت انتشار این دسته از تصاویر به فرهنگ جوامع برمی‌گردد.
او با بیان اینکه «نوع نگاه جوامع در مدیریت انتشار تصاویر تلخ بسیار متفاوت است»، ادامه داد:
 به عنوان مثال در کشورهای غربی که میزان تولید آدرنالین در زندگی روزمره کم است، مردم به سراغ ورزش‌های خطرناک و تفریح‌های هیجانی می‌روند تا میزان آدرنالین خونشان را افزایش دهند، اما ما در کشور«آخوندی» مان می‌توانیم آدرنالین صادر کنیم! ...
هیچ‌گاه در کشورهای غربی صدا و تصویر افراد را به هنگام ترس و در مواقع بحرانی منتشر نمی‌کنند تا هم روحیه جامعه را خراب نکنند و هم اقدامی علیه امنیت عمومی کشورشان انجام نداده باشند.
 این در حالی است که در ایران« آخوندی » افراد به همراه کودکان‌شان به تماشای صحنه اعدام می‌روند و به همین خاطر هم انتشار و تماشای تصاویر خشن و ناراحت کننده تا اندازه‌ای برای مردم ما عادی شده و برای بسیاری از ما تماشای تصاویر بحرانی همانند تماشای تصاویر آلبوم خانوادگی شده است.
* کوتاه شده از: isna
* تصاویر از  : گوگل

۲۳ بهمن ۱۳۹۷

                                                             وزیر صنعت، معدن و تجارت « رژیم آخوندی »:
                         بازار مرغ و گوشت با بخشنامه‌ دستوری اصلاح نمی‌شود.
به گزارش رسانه‌ها در ایران، بازار توزیع گوشت‌های منجمد وارداتی نه تنها به درستی خدمات‌رسانی نمی‌کند بلکه دست دلالان را هم باز گذاشته است. قیمت گوشت در حال صعود است و وزیر صنعت اصلاح این وضع را آسان نمی‌بیند.
رضا رحمانی، وزیر صنعت، معدن و تجارت « آخوندی » ، امروز سه‌شنبه ۲۳ بهمن (۱۲ فوریه) در جلسه ستاد تنظیم بازار، از بازار نابسامان توزیع گوشت قرمز یخ‌زده انتقاد کرد و گفت که با "بخشنامه‌های دستوری" بازار مرغ و گوشت اصلاح نمی‌شود.
گوشت و مرغ در فهرست کالاهای پرمصرف خانوارهای ایران است؛ کالاهایی که به اعتقاد آقای رحمانی باید برای تامین آنها تصمیمات شفاف و روشنی گرفته شود تا مسئولان!! مطمئن شوند برای دو ماه آینده با مشکلی مواجه نیستند.
اشاره این وزیر به کمبودهای گزارش ‌شده از بازار توزیع گوشت‌های منجمد وارداتی از برزیل است که به گزارش رسانه‌ها در ایران، نه تنها به درستی خدمات‌رسانی نمی‌کند بلکه دست دلالان و واسطه‌گران را هم باز گذاشته است.
خبرگزاری فارس، نزدیک به سپاه پاسداران، وجود دلالان و عده‌ای "طمع‌کار" را یکی از نگرانی‌های وزیر صنعت، معدن و تجارت گزارش کرد که باید فعالیت این افراد کنترل شود و مسئولان اگر نیاز بود، شبانه‌روزی کار کنند تا برای مردم مشکلی پیش نیاید.
کشف ۲۱ میلیون کیلوگرم گوشت
بازار توزیع  گوشت قرمز منجمد روزهای پرتلاطمی را برای خانواده‌ها در ایران رقم می‌زند. در همین حال نیروی انتظامی و مسئولان سازمان تنظیم بازار! همواره از کشف و ضبط محموله‌های گوشت قرمز وارداتی در برخی بنادر و مراکز گمرک خبر می‌دهند.
فرهاد دژپسند، وزیر امور اقتصادی و دارایی « رژیم » ، ۲۱ بهمن (۱۲ فوریه) اعلام کرد که ۲۱ میلیون کیلوگرم گوشت قرمز در گمرکات کشور کشف و شناسایی شده است.
تنها در منطقه ویژه  رجایی، یک محموله گوشت به وزن ۱۶ میلیون کیلوگرم در ۶۱۹ کانتینر شناسایی شد.
به گفته آقای دژپسند، فعالان اقتصادی با دریافت ارز ۴۲۰۰ تومانی دولتی، گوشت مورد نیاز را وارد می‌کنند ولی برای استفاده مردم "منصفانه" عمل نمی‌کنند.
او در همین حال به واردکنندگان گوشت با ارز دولتی هشدار داد در صورت تخطی از قوانین منتظر برخورد باشند!.
قرار شده! محموله ۲۱ میلیون کیلوگرمی گوشت‌ شناسایی‌شده تا ده روز آینده به بازار مصرف عرضه شود تا قیمت گوشت قرمز در بازار "شکسته" شود.
قیمت گوشت سکه می‌زند
قیمت هر کیلو گرم گوشت قرمز در بازار آزاد تهران تا دیروز ۲۲ بهمن، به ویژه در نقاط شمال شهر تهران، از ۱۶۰ هزار تومان گذشت.
 قصابی‌ها و فروشگاه‌های گوشت قرمز در نقاط دیگر تهران به ویژه در جنوب شهر، هر کیلوگرم گوشت قرمز را حدود ۸۰ هزار تومان می‌فروشند.
* کوتاه شده از : D W

۱۴ بهمن ۱۳۹۷

روزانه ۶ نفر« پناهنده »  در دریای مدیترانه جان باخته‌اند.
بنا بر گزارش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، در سال ۲۰۱۸ میلادی روزانه بطور متوسط ۶ نفر در تلاش برای عبور از دریای مدیترانه و رسیدن به اروپا جان سپرده‌اند.
این خبر هشدارآمیز در حالی منتشر شده است که شمار عملیات جستجو و نجات مهاجران در دریای مدیترانه بطور قابل توجهی کاهش یافته و این دریا نام مرگبارترین دریای جهان را به خود گرفته است
بر اساس این گزارش در سال ۲۰۱۸ میلادی در مجموع ۱۳۹۳۰۰ مهاجر و پناهجو به اروپا رسیده‌اند که کمترین میزان در پنج سال گذشته است.
 همچنین با وجود کاهش چشمگیر مهاجران مسیر مدیترانه در این سال در مقایسه با سالهای پیش از آن، ۲۲۷۵ مهاجر در امواج خروشان این دریا کشته یا ناپدید شده‌اند.
کوتاه شده از: .euronews

۲۴ دی ۱۳۹۷

هواپیمایی که دچار سانحه شده یکی از چهارده فروند بوئینگ ۷۰۷ سوخت‌رسانی بود که پیش از انقلاب به سفارش نیروی هوایی " شاهنشاهی " ساخته شد. نخستین پروازش را در روز ۱۹ فوریه ۱۹۷۶ در سیاتل آمریکا انجام داد و دو ماه بعد تحویل نیروی هوایی ایران شد.

سقوط هواپیمای ارتش «رژیم آخوندی»،  در کرج.
ساعت حدود ۸:۳۰صبح  «دوشنبه ،امروز به وقت محلی »  است که صدای مهیبی به گوش می‌رسد و شیشه‌های ساختمان‌ها شروع به لرزیدن می‌کنند. این روایت کسانی است که در همسایگی فرودگاه فتح کرج زندگی می‌کنند. 
هواپیمای باری بوئینگ ۷۰۷ متعلق به نیروی هوایی ارتش « رژیم » در فرودگاه فتح کرج بعد از فرود از باند خارج شده و پس از برخورد با یک ویلای مسکونی آتش می‌گیرد. یکی از شاهدان عینی به «  ایران وایر » می‌گوید: «خوشبختانه ویلا خالی بوده و گرنه تعداد تلفات بالاتر می‌رفت.»
 رسانه‌های ایران اعلام کرده‌اند که تنها یک نفر از ۱۶ سرنشین این هواپیما زنده مانده و مابقی سرنشینان شامل ۱۴ مرد و یک زن در این سانحه کشته شده‌اند.
 بار این هواپیما که از بیشکک، پایتخت قرقیزستان می‌آمده ، گوشت‌های یخ زده بوده است و سخنگوی ارتش گفته است: این گوشت‌ها را برای کمک به طرح مردمیاری وارد می‌کرده‌اند.
 اما حالا یک شاهد عینی  می‌گوید: «گوشت‌ها از لاشه هواپیما بیرون ریخته بود و وضعیت عجیبی را به وجود اورده بود. همه گوشت‌هایی که سوخته بودند با اجساد و تکه‌های هواپیما قاطی شده بودند.» 
او توضیح می‌دهد که ازدحام جمعیت در اطراف فرودگاه بسیار زیاد بوده و تعدادی از ماموران امدادی مجبور شده‌اند اول تماشاچی‌ها را از محل حادثه بیرون کنند!.
به گزارش خبرگزاری فارس این هواپیما قرار بوده در فرودگاه پیام بنشیند اما به اشتباه در فرودگاه فتح که در نزدیکی فرودگاه پیام قرار دارد، فرود آمده است!. با این حال روابط عمومی ارتش، می‌گوید که این هواپیما در فرودگاه فتح، فرود اضطراری داشته است.
فرودگاه پیام در جنوب غربی شهر کرج، و در منطقه مهرشهر با فاصله ۳۵ کیلومتری از شهر تهران است.
یک خلبان هواپیماهای مسافربری از تهران  می‌گوید:
« فرود اشتباهی بعید نیست. فرودگاه فتح و فرودگاه پیام در یک راستا قرار دارند و بسیار نزدیک هستند و به احتمال زیاد خلبان به اشتباه وارد فرودگاه فتح شده است.» این خلبان با اشاره به کوتاه بودن باند فرودگاه فتح برای فرود بوئینگ می‌گوید: «باند فرودگاه فتح کرج برای فرود بوئینگ ۷۰۷ کوتاه است و به خاطر همین هواپیما از باند خارج شده و به مجتمع مسکونی برخورد کرده است.» به گفته این خلبان کمبود امکانات کمک ناوبری دلیل این فرود اشتباه و این سانحه است. او می‌گوید:« در دنیا سیستمی وجود دارد که وقتی دو فرودگاه در نزدیکی هم قرار دارند، آن سیستم برای فرود به خلبان هشدار می‌دهد که دچار اشتباه نشود اما ما از این سیستم بی بهره هستیم و احتمال اشتباه وجود دارد.»
**
هواپیمایی که دچار سانحه شده یکی از چهارده فروند بوئینگ ۷۰۷ سوخت‌رسانی بود که پیش از انقلاب  به سفارش نیروی هوایی « شاهنشاهی » ساخته شد.
 نخستین پروازش را در روز ۱۹ فوریه ۱۹۷۶ در سیاتل آمریکا انجام داد و دو ماه بعد تحویل نیروی هوایی ایران و به شماره ۸۳۱۲-۵ ثبت شد.
این هواپیما در طول هشت سال جنگ با عراق، در سوخت‌رسانی به هواپیماهای جنگنده اف-۴ئی/دی فانتوم ۲ و اف-۱۴آ تامکت و چند ماموریت دیگر برای نهادهای دولتی < رژیم آخوندی >  نقش داشته است.
                                              _________________________________________