حکایت عروسیهای روز انتخابات در <خلافت اسلامی -آخوندی> ایران !
در ایران<آخوندی> فقط عروس و دامادها حداقل یک بار در زندگیشان از این موهبت برخوردار میشوند که دست در دست هم پای صندوق رای حاضر شوند!. در انتخابات بعدی اما وضع همین عروس و داماد به گونه دیگری است.
زنده باد عشق
علیرغم همه مشکلات اقتصادی و بیکاری هنوز هم جوانان به هم دل میسپارند، ازدواج میکنند و تشکیل خانواده میدهند.مشکل ازدواج
در ایران <آخوندی>ازدواج با مشکلات پرشماری روبروست. در اینجا صحبت از خواستگاری، مهریه، هزینهها و دهها مورد دیگر نیست. تعیین زمان مناسب برای جشن عروسی خود یک حکایت است!.زمان مناسب برای ازدواج
به لحاظ سنتی در حداقل دو ماه محرم و رمضان کسی ازدواج نمیکند. در این میان دهها روز "وفات، شهادت و ارتحال" و مناسبتهای دیگری نیز به آن افزوده شدهاند!!.شهرهای ایران بهصورت سنتی همگی محله محور هستند. در محلهها هیچ چیز از چشم "در و همسایه" پنهان نمیماند. جشن عروسی که جای خود دارد!.
"رعایت شئونات!!"
در سه دهه گذشته <سالهای خلافت آخوندی> همراه شدن جشن عروسی یا جشنهای دیگر با رخدادهای سیاسی معمولا مستلزم "رعایت شئونات" و رفتارهای متناسب با این رخدادها بوده است!!!.مهمترین و معروف ترین شرط{حفظ شئونات } عروس - یا بطورکلی زنان را به شکل (لولو) درآوردن و به نمایش گذاشتن هست!... نام این شکل و شمایل را حجاب گذاشته اند!!.... این شکل حجاب دقیقا به معنا و مفهوم اینست که عروس در لباس (بره) و مردان در شمایل (گرگ) همواره با دیدن بره ها آماده درندگی هستند!!!.
تائید صلاحیت!!
یکی دیگر از مزایای! "رعایت شئونات" در ساختار شهرهای "محله محور" این بوده است که اینگونه رفتار در سه دهه گذشته در حافظه "در و همسایه" و "پایگاه بسیج" باقی مانده در مواقعی چون استخدامهای دولتی میتواند کاربرد داشته باشد!!.این شکل داشتن حجاب در شرایطی امتیاز اسلامی تلقی میشود که مردان (با داشتن همسر- یا بدون همسر) میتوانند بنا بر فرمان (!) شرع ! هر وقت دلشان بخواهد ( یعنی فیل شان هوای هندوستان بکند!!) زنان را به همسری - حتی برای نیمساعت و یکساعت و یک روز _کمتر و بیشتر_ به عقد موقت خود درآورند!.
جالب است که سهولت دراین امر دراین سالها بقدری جا افتاده که وقتی یک ایرانی خارج از کشور به قصد دیدار از سر زمین پدری اش! به ایران میرود - دوستانش به شوخی میگویند برو که خوش میگذرد!!.
* یادمان باشد که وقتی بقول آخوندها انقلاب شد - اول کاری که کردند محله بد نام جنوب تهران را آتش زدند و خراب کردند و ساکنانش را دربدر اینجا و آنجا کردند و گفتند- این لکه ننگ را باید از دامان خودمان پاک کنیم!.
حالا در سایت های گوناگون در اینترنت می بینیم و میخوانیم که بساط صیغه موقت بدون هیچ مانع و هیچ احساس شرم و ننگ - جزئی از بساط سرگرمی جامعه مان شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر