میدانستند سد گتوند نباید ساخته شود
چه کسانی ارادهای قوی برای نابودی خوزستان داشتند؟
بر اساس شواهد، وجود نمک در محدود پشت سد گتوند، از سالها پیش از اتمام سد به مقامهای وزارت نیرو و مسوولان شرکت آب ونیرو گزارش شده بود، اما سد، ساخته شد.
خوزستان به خاطر خطای بزرگ مجموعه سدسازان غیرپاسخگو، رو به نابودی میرود. امروز به وضعیتی رسیده که اگر سدهای موجود ساخته نمیشدند، وضع مردم استان بهتر بود.
رودخانه کارون، شورتر شده و هزاران هکتار از جلگهی ارزشمند خوزستان، بیارزش شدهاند. رها شدن آب شور سد گتوند، به معنای مرگ تدریجی زمینهای کشاورزی استان و از دست رفتن منبع زندگی بخش مهمی از مردم استان است.
بر اساس گفتهی کارشناسان، گزارشهایی از بخش نمکی پشت دریاچهی سد ارائه شده بود اما از وقتی که شرکت مهاب قدس جانشین شرکت مشانیر در اجرای سد شد، با وجود آنکه اطلاعات مربوط به طبقات نمکی به آب و نیرو ارائه شده بود، اما گویی آب و باد و مه و خورشید و فلک در کار بودند تا سد ساخته شود.
چه کسانی ارادهای قوی برای نابودی خوزستان داشتند؟
بر اساس شواهد، وجود نمک در محدود پشت سد گتوند، از سالها پیش از اتمام سد به مقامهای وزارت نیرو و مسوولان شرکت آب ونیرو گزارش شده بود، اما سد، ساخته شد.
خانم ابتکار دو روز پیش، تایید ساخت سد در ۱۳۸۴ را رد نکرد و به این ترتیب، سوالهای بیشتری در بارهی یکی از قویترین مافیاهای دولتی و حکومتی مطرح میشود: پدرخوانده کیست؟ و اگر چند گروه مافیایی سدسازی وجود دارند، پدرخواندهها کیستند؟
خوزستان به خاطر خطای بزرگ مجموعه سدسازان غیرپاسخگو، رو به نابودی میرود. امروز به وضعیتی رسیده که اگر سدهای موجود ساخته نمیشدند، وضع مردم استان بهتر بود.
رودخانه کارون، شورتر شده و هزاران هکتار از جلگهی ارزشمند خوزستان، بیارزش شدهاند. رها شدن آب شور سد گتوند، به معنای مرگ تدریجی زمینهای کشاورزی استان و از دست رفتن منبع زندگی بخش مهمی از مردم استان است.
بر اساس گفتهی کارشناسان، گزارشهایی از بخش نمکی پشت دریاچهی سد ارائه شده بود اما از وقتی که شرکت مهاب قدس جانشین شرکت مشانیر در اجرای سد شد، با وجود آنکه اطلاعات مربوط به طبقات نمکی به آب و نیرو ارائه شده بود، اما گویی آب و باد و مه و خورشید و فلک در کار بودند تا سد ساخته شود.
یک کارشناس میگوید: «مهاب قدس نامهای به آب و نیرو تنظیم کرد و نگرانی از ساخت سد، با وجود معدنی غنی در مخزن را اعلام نمود، ولی اراده بر ساخت گذاشته شده بود.»
اما مساله مهم این است که چرا پیش از سال ۱۳۷۶ که مطالعات مقدماتی و توجیهی به انجام رسیده بود، هیچ مرجعی مانع آغاز عملیات ساخت سد گتوند نشد؟ به عبارتی، چند میلیارد دلار هزینه شده تا نه تنها کشاورزی استان، که زندگی شهروندان خوزستانی نیز با خطر مواجه شده است. یعنی کارشناسان نشانی از میلیونها تن نمک در محدودهی مخزن سد ندیده بودند؟ یعنی هیچ زمینشناسی به بررسی اولیه منطقه فرستاده نشده بود؟ این غیر ممکن است!
از ۱۳ سال پیش از آبگیری، بسیاری میدانستند که بالا آمدن آب تا حد لایهای نمکی [سازند تبخیری گچساران] موجب شوری دریاچه خواهد شد. با وجود اطلاع مقامهای وزارت نیرو از این مساله، ساخت سد متوقف نگردید و گروههای مختلفی مسوول بررسی شدند، اما گزارشهای آنها به مشانیر و بعد مهاب قدس، عملا نتیجهای در بر نداشت و حتی با وجود اعلام مساله به مقامهای مسوول شرکت آب و نیرو، سد، ساخته شد.
در سال ۱۳۸۰، بعد از از انتشار چند یادداشت و طرح سوالهایی از وزارت نیرو در روزنامهی نوروز، عملا سانسور شدم؛ گویی دانستن حق مردم نبود. یکی از پیمانکاران وزارت نیرو به من گفت که مقامهای وزارت نیرو، میلیونها تومان خرج کردهاند تا با تهیهی گزارشهایی توجیهی برای سید محمد خاتمی، تداوم سدسازی را بیمه کنند و نباید انتظار داشت که روزنامهی مشارکتیها که در این بخش شریک هستند، به منتقد فضایی برای نفس کشیدن بدهند.
اما مساله مهم این است که چرا پیش از سال ۱۳۷۶ که مطالعات مقدماتی و توجیهی به انجام رسیده بود، هیچ مرجعی مانع آغاز عملیات ساخت سد گتوند نشد؟ به عبارتی، چند میلیارد دلار هزینه شده تا نه تنها کشاورزی استان، که زندگی شهروندان خوزستانی نیز با خطر مواجه شده است. یعنی کارشناسان نشانی از میلیونها تن نمک در محدودهی مخزن سد ندیده بودند؟ یعنی هیچ زمینشناسی به بررسی اولیه منطقه فرستاده نشده بود؟ این غیر ممکن است!
از ۱۳ سال پیش از آبگیری، بسیاری میدانستند که بالا آمدن آب تا حد لایهای نمکی [سازند تبخیری گچساران] موجب شوری دریاچه خواهد شد. با وجود اطلاع مقامهای وزارت نیرو از این مساله، ساخت سد متوقف نگردید و گروههای مختلفی مسوول بررسی شدند، اما گزارشهای آنها به مشانیر و بعد مهاب قدس، عملا نتیجهای در بر نداشت و حتی با وجود اعلام مساله به مقامهای مسوول شرکت آب و نیرو، سد، ساخته شد.
در سال ۱۳۸۰، بعد از از انتشار چند یادداشت و طرح سوالهایی از وزارت نیرو در روزنامهی نوروز، عملا سانسور شدم؛ گویی دانستن حق مردم نبود. یکی از پیمانکاران وزارت نیرو به من گفت که مقامهای وزارت نیرو، میلیونها تومان خرج کردهاند تا با تهیهی گزارشهایی توجیهی برای سید محمد خاتمی، تداوم سدسازی را بیمه کنند و نباید انتظار داشت که روزنامهی مشارکتیها که در این بخش شریک هستند، به منتقد فضایی برای نفس کشیدن بدهند.
جالبتر وقتی بود که در آذر ۱۳۸۰ یکی از مدیران! وزارت نیرو از من دعوت کرد که مرا به بازدید هلیکوپتری مناطق ببرند. گفتم یکی از همکلاسیهای سابق، مرحوم گیاهچی در ۱۳۷۱، قربانی هلیکوپترهای آن مجموعه شده، من چنین خیالی ندارم! یعنی رسما خیال میکردند با دیدن عظمت سدها و دریاچههای سدهای کرخه و کارون، نظرم عوض شود.
وقتی رئیس دولت تامین آب آشامیدنی را محدود به رفع تحریمها میکند، میتوانید مطمئن باشید که میداند دروغ میگوید، چون یک مدیر امنیتی که اهمیت آب و جنگهای پیشبینی شده در مورد آب و منابع آنرا از ۳۰ سال پیش دنبال کرده، دهها گزارش در باره نحوهی تامین آب در هنگام خشکسالی و راهبردهای مختلف برای رفع بحران را هم خوانده است. پس نگویید چنین گزارشهایی وجود ندارد.
وقتی رئیس دولت تامین آب آشامیدنی را محدود به رفع تحریمها میکند، میتوانید مطمئن باشید که میداند دروغ میگوید، چون یک مدیر امنیتی که اهمیت آب و جنگهای پیشبینی شده در مورد آب و منابع آنرا از ۳۰ سال پیش دنبال کرده، دهها گزارش در باره نحوهی تامین آب در هنگام خشکسالی و راهبردهای مختلف برای رفع بحران را هم خوانده است. پس نگویید چنین گزارشهایی وجود ندارد.
آیا فکر میکنید بهدست آوردن دانش ذخیرهسازی آب در سفرههای آب زیرزمینی نیاز به رفع تحریم دارد؟ آیا خیال میکنید دانش استفاده از قنات و همچنین دانش احیای قنات، نیاز به رفع تحریم دارد؟ آیا ایرانیان باستان از هزاران سال پیش منتظر بودند تحریمها برداشته شود تا به طراحی و استفاده از قنات دست پیدا کنند؟.
گفته میشود ايران پنجاههزار رشته قنات در دههی ۳۰ داشت، آن هم با آبدهی سالانهای فراتر از شانزده ميليارد مترمكعب، یعنی چیزی مشابه رودخانه کارون در آن زمان.
چیزی که بسیاری از شهروندان ایرانی نمیدانند، این است آبرفتهای درشتدانهی سرزمین ما، گنجايشي برابر با پنج هزار ميليارد مترمكعب دارند، یعنی يازده برابر كل ميانگين بارندگي سالانهی کشور. آیا تا کنون از سوی دولت روحانی، شنیدهاید تلاشی برای ذخیرهسازی آب در آبرفتها انجام گیرد تا ضرر نابودی سفرههای آب زیرزمینی در دشتها تا حدی جبران شود؟ ولی از وزیر نیرو که از دو سال پیش منتقد سدسازی بیرویه بود، باز هم خواهید شنید که ۵۳۷ سد در دست مطالعه هستند و احتمالا شرکتهای مهاب قدس و یا آب و نیرو یا قرارگاه خاتمالانبیای سپاه هم سهم خود را خواهند برد. و سالها بعد خواهید شنید که مدیران و یا کارشناسان نسبتا جوان این شرکتها، با پولهایی عجیب و غریب به غرب مهاجرت «اقتصادی» کردهاند و در همان دو سه سال اول، خانههایی بسیار گران قیمت خریدهاند.
اگر خیال میکنید دانش بهرهبرداری از قناتها و کاریزها نیاز به رفع تحریم دارد، اشتباه کردهاید. در بسیاری از کتابهای درسی آبشناسی زمینشناسی، به قناتهای دشت ورامین و قدمت و اثرگذاریشان اشاره شده است. به تاریخچهی قنات پرداختهاند و اینکه دانش بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و ساخت شبکههای کاریزی، از ایران به کشورهای دیگر منتقل شده است.
چیزی که بسیاری از شهروندان ایرانی نمیدانند، این است آبرفتهای درشتدانهی سرزمین ما، گنجايشي برابر با پنج هزار ميليارد مترمكعب دارند، یعنی يازده برابر كل ميانگين بارندگي سالانهی کشور. آیا تا کنون از سوی دولت روحانی، شنیدهاید تلاشی برای ذخیرهسازی آب در آبرفتها انجام گیرد تا ضرر نابودی سفرههای آب زیرزمینی در دشتها تا حدی جبران شود؟ ولی از وزیر نیرو که از دو سال پیش منتقد سدسازی بیرویه بود، باز هم خواهید شنید که ۵۳۷ سد در دست مطالعه هستند و احتمالا شرکتهای مهاب قدس و یا آب و نیرو یا قرارگاه خاتمالانبیای سپاه هم سهم خود را خواهند برد. و سالها بعد خواهید شنید که مدیران و یا کارشناسان نسبتا جوان این شرکتها، با پولهایی عجیب و غریب به غرب مهاجرت «اقتصادی» کردهاند و در همان دو سه سال اول، خانههایی بسیار گران قیمت خریدهاند.
اگر خیال میکنید دانش بهرهبرداری از قناتها و کاریزها نیاز به رفع تحریم دارد، اشتباه کردهاید. در بسیاری از کتابهای درسی آبشناسی زمینشناسی، به قناتهای دشت ورامین و قدمت و اثرگذاریشان اشاره شده است. به تاریخچهی قنات پرداختهاند و اینکه دانش بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی و ساخت شبکههای کاریزی، از ایران به کشورهای دیگر منتقل شده است.
کوتاه شده از: /khodnevis
_________________________________________________________________________________
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر